مقاله پژوهشی
فاطمه پیری؛ علی اکبر احمدی چناری؛ عبدالباسط عرب یوسف آبادی
چکیده
امروزه ارتباط عمیق متن ادبی با دیگر متون، زمینۀ مناسبی را برای پیگیری مطالعات میانمتنی فراهم کردهاست. ژرار ژنت با ارائة نظریة ترامتنیت بر این باور است که برخی از متون، با بهرهگیری آگاهانه از مضمون و سبک متون پیشین ، شبکۀ پیچیدة روابط ترامتنی را به وجود میآورد. اثر "عذابات المتنبی فی صحبة کمال أبودیب" از کمال ابودیب بهعلت خلق ...
بیشتر
امروزه ارتباط عمیق متن ادبی با دیگر متون، زمینۀ مناسبی را برای پیگیری مطالعات میانمتنی فراهم کردهاست. ژرار ژنت با ارائة نظریة ترامتنیت بر این باور است که برخی از متون، با بهرهگیری آگاهانه از مضمون و سبک متون پیشین ، شبکۀ پیچیدة روابط ترامتنی را به وجود میآورد. اثر "عذابات المتنبی فی صحبة کمال أبودیب" از کمال ابودیب بهعلت خلق عوالم خیالپردازانة رخدادهای غیرواقعی با رخدادهای واقعی زندگی متنبی، نمونهای درخورتوجه از متونی است که از بطن آثار پیشین، زاده شدهاست. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، روابط ترامتنی متن حاضر با متون متعدد پیشین بررسی شود. نتایج نشان میدهد که بیشترین بسامد روابط ترامتنی این اثر به رابطة بیشمتنی و پیرامتنی اختصاص دارد. بر این اساس ابودیب با دستمایه قراردادن حوادث زندگی متنبی و خلجانات درونی او، مخاطب را به دانش پیشزمینهای گستردهای فرامیخواند که با تغییر حجم و محتوای متون پیشین و کوتاه و بلندکردن دامنة زمانی آنها (بیشمتنیت) و با پیوند آستانههای اثر با تصاویر، نقاشی و اشکال هندسی خیالپردازانه (پیرامتنیت) قصد متزلزلساختن شخصیتها و رخدادهای تثبیتشدة تاریخی دوران متنبی را دارد.
مقاله پژوهشی
مینا پیغامی؛ رقیه رستم پور ملکی؛ فرهاد ساسانی
چکیده
گفتمان، حاصل تعامل کنشهای زبانی و غیرزبانی، اندیشگانی، فرهنگی و تبلور تعامل یا تقابل ایدئولوژیهاست. در تحلیل گفتمان انتقادی، ایدئولوژی سهم بسزایی در نوع ساختارهای گفتمان مدار دارد ومعمولا سعی میکند لایههای درونی متن را شناسایی کرده و ارتباط میان آنها را تحلیل نماید. از آنجا که ایدئولوژی روزنامه نگاران در بازتاب وضعیت ...
بیشتر
گفتمان، حاصل تعامل کنشهای زبانی و غیرزبانی، اندیشگانی، فرهنگی و تبلور تعامل یا تقابل ایدئولوژیهاست. در تحلیل گفتمان انتقادی، ایدئولوژی سهم بسزایی در نوع ساختارهای گفتمان مدار دارد ومعمولا سعی میکند لایههای درونی متن را شناسایی کرده و ارتباط میان آنها را تحلیل نماید. از آنجا که ایدئولوژی روزنامه نگاران در بازتاب وضعیت آحاد جامعه از جمله زنان تاثیر قابل توجهی دارد ، لذا در این مقاله سعی شدهاست تاثیر ایدئولوژی نویسندگان دو مقالۀ منتخب از روزنامۀ الوطن، در زمینۀ جایگاه زنان در چشمانداز 2030 عربستان، بهعنوان برنامۀ جامع توسعۀ پایدار، موردتحلیل قرار گیرد. چهارچوب زبانشناسی این تحلیل، براساس نظریۀ وندایک است و با روش توصیفی – تحلیلی، به تاثیر بافت -اجتماعی و نیز باور نویسنده بر متن اشاره دارد. بررسیها نشان میدهد که نویسندۀ هر یک از مقالات، با توجه به ایدئولوژی موردنظر خود، از تکنیکهای وندایک در جهت انتقال این باور و ایدئولوژی به مخاطب بهره بردهاست و هدفی که هریک از نویسندگان در متن دنبال میکنند، همان باوری است که متناسب با آن متن را نگاشتهاند. در مقالۀ اول، نویسنده برای رسیدن به هدف خود از استراتژیهایی که بار مثبت دارند، استفاده کرده است ؛ اما در مقالۀ دوم، استراتژیهای بهکاررفته، با اثبات وضعیت نامطلوب زنان در عربستان همخوانی دارند که این نشاندهندۀ تاثیر مستقیم ایدئولوژی نویسنده بر متن است.
مقاله پژوهشی
شهرام دلشاد تنیانی؛ الهه ستّاری؛ ملکه موسوی
چکیده
با گذار رمان از شکل کلاسیک به شکل نو و ضد رمان، تغییراتی چندی در رمان انجام گرفت و نویسندگان به ایجاد تغییرات و خلق فرمها و شیوههای جدید رغبت نشان دادند که از جمله آنها تکثر روایت بود که در مقابل روایتی واحد و یک جانبه، و برای نشان دادن از هم گسیختگی و چندگانگی مفاهیم جهان امروزی به کار گرفته شد. در این عصر، رمان نویس به جای اینکه از ...
بیشتر
با گذار رمان از شکل کلاسیک به شکل نو و ضد رمان، تغییراتی چندی در رمان انجام گرفت و نویسندگان به ایجاد تغییرات و خلق فرمها و شیوههای جدید رغبت نشان دادند که از جمله آنها تکثر روایت بود که در مقابل روایتی واحد و یک جانبه، و برای نشان دادن از هم گسیختگی و چندگانگی مفاهیم جهان امروزی به کار گرفته شد. در این عصر، رمان نویس به جای اینکه از یک پنجره و یک زاویه دید به شرح مبسوط روایتی با ساختار کلاسیک ـ یعنی مقدمه و میانه و پایان ـ بپردازد به نگارش اثری دست می یازد که چندین روایت را با هم دنبال کند. اما برای اینکه اثرش به مجموعه داستان کوتاه تبدیل نشود آنها را در یک فصل جمع بندی میکند. مجموعهای از عوامل در ایجاد چنین شگردی دخیل هستند و این شگرد در صورت بهکارگیری توسط نویسنده زیباشناسی خاصی هم دارد. این مقاله با بررسی رمان "المصائر" به تحلیل فرایند تکثر روایت وکارکردهای موجود در آن می پردازد. همچنین عواملی که موجب انتخاب این شیوه توسط راوی شده در این مقاله لحاظ گردیده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان میدهد که تکثر روایت در رمان المصائر بدلیل ساختار موسیقایی داستان، تعدد عناصر بنیادین و تم تاریخی و سیاسی انتخاب شده است و موجب تنوع و سرگرمی، جامعنگری و شمولیت و عدم توازن و انسجام گشته است. روش به کار رفته در پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی است.
مقاله پژوهشی
طیبه فتحی ایرانشاهی؛ سید محمود میرزایی الحسینی؛ شیرین پورابراهیم
چکیده
مرگ برای تمام جانداران و نیز انسان پدیدهای محتوم است و در ذهن بشر تصوری مبهم دارد. انسان بهواسطۀ تفکر و خیال، نگرش و برداشت خاصی نسبت به این مفهوم دارد. مفهوم بیماری نیز در تعاملی تنگاتنگ با مفهوم مرگ و دارای رابطهای علّی - معلولی با آن است. در زبانشناسی شناختی این عقیده وجود دارد که زبان و از جمله زبان ادبی، نمود و تجلیگاه ساختارهای ...
بیشتر
مرگ برای تمام جانداران و نیز انسان پدیدهای محتوم است و در ذهن بشر تصوری مبهم دارد. انسان بهواسطۀ تفکر و خیال، نگرش و برداشت خاصی نسبت به این مفهوم دارد. مفهوم بیماری نیز در تعاملی تنگاتنگ با مفهوم مرگ و دارای رابطهای علّی - معلولی با آن است. در زبانشناسی شناختی این عقیده وجود دارد که زبان و از جمله زبان ادبی، نمود و تجلیگاه ساختارهای مفهومی نظیر استعاره، مجاز و طرحوارههای تصوری موجود در ذهن بشر است. در نوشتار حاضر تلاش بر آن است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نظریه معنیشناسی شناختی به بررسی مفهومسازی مرگ و بیماری، با استفاده از کارکرد طرحوارههای تصوری در رمان "لا طریق إلی الجنة" (برنده جایزه نجیب محفوظ در سال 2015م) اثر حسن داوود، نویسنده لبنانی پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان میدهد که نویسنده از سه طرحوارۀ حجمی، حرکتی و نیرو برای مرگ و بیماری و همچنین طرحواره مقدار برای بیماری و طرحواره نزدیکی برای مرگ بهره برده است. همچنین طرحوارههای حوزۀ مرگ و بیماری، اساس استعارههای مفهومی مشترکی چون «مرگ و بیماری گیاه هستند»، «مرگ و بیماری جاندار هستند»، «مرگ و بیماری مکان هستند» و... را بنا مینهند. نگرش منفی نویسنده به دو حوزة مرگ و بیماری در این رمان، از طریق این طرحوارهها و استعارهها قابل دسترسی است.
مقاله پژوهشی
هدیه قاسمی فرد؛ ناصر زارع
چکیده
هوش معنوی شکلی از هوش است که مفاهیم معنویت و هوش را درون سازة جدید، ترکیب کرده و کاربرد منطقی مهارتهای معنوی را جهت جستوجوی مسائل معنادار و ارزشی در اختیار بشریت قرار داده است. این هوش که اساس ارزشها، باورها و اعمال انسان است، او را قادر میسازد تا با تمرکز بر مسائل هستیشناسانه رشد و تعالی را در لابهلای واقعیتهای زندگی بجوید. ...
بیشتر
هوش معنوی شکلی از هوش است که مفاهیم معنویت و هوش را درون سازة جدید، ترکیب کرده و کاربرد منطقی مهارتهای معنوی را جهت جستوجوی مسائل معنادار و ارزشی در اختیار بشریت قرار داده است. این هوش که اساس ارزشها، باورها و اعمال انسان است، او را قادر میسازد تا با تمرکز بر مسائل هستیشناسانه رشد و تعالی را در لابهلای واقعیتهای زندگی بجوید. رابرت ایمونز2 (1958) استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا که پیوند مؤلفههای این هوش با مسائل دینی و اخلاقی در اندیشهاش بارز است، از اندیشمندان این نظریة جدید است. از آنجا که اشعار فاروق شویخ (1976) شاعر معاصر لبنانی سراسرْ عرفان و بازتابی از حقایق اسلامی و انسانی است، کارکردها و اهداف به کارگیری مؤلفههای این هوش در اشعار این شاعر در چارچوب اندیشههای ایمونز موضوع این پژوهش قرار گرفت. از دستاوردهای این پژوهش که بر روش توصیفی- تحلیلی استوار است، میتوان به این موارد اشاره کرد که گرچه شویخ از هوش معنوی در اشعارش نامی نبرده اما از آن جهت که اشعارش از لحاظ بُعد عقیدتی و شناختی، بُعد عاطفی و احساسی و بُعد ارادی بسیار منعطف است؛ لذا این فرضیه را که شویخ ناخودآگاه در اشعارش از جلوههای این هوش بهره برده قوت میبخشد. با واکاوی اشعار شاعر که منطبق با آموزههای اسلام و قرآن بوده و نگاهی جستجوگر به منظور حل مسائل انسانشناسانه دارد، میتوان چنین استنباط کرد که شویخ ناخودآگاه از سازوکارهای هوش معنوی در اشعارش به جهت تعالی خویش و حل مسائل هستیشناسانه و کیفیت ارتباط با خدا و انسان بهره برده است.
مقاله پژوهشی
مجتبی قنبری؛ فاطمه قادری؛ بهنام فارسی
چکیده
فمینیسم پسااستعماری نوع جدیدی از رویکرد فمینیستی است و در پی آن است تا تأثیرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استعمار بر زنان نژادهای غیر غربی کشورهای در حال توسعه و خصوصا جوامع استعمارزده را مورد بررسی قرار دهد. این رویکرد، با دستگذاردن بر مسائل و تجربۀ زنان جوامع حاشیه، قصد دارد ادعای جهان شمول بودن نظریه فمینیسم غربی را زیر سؤال برده ...
بیشتر
فمینیسم پسااستعماری نوع جدیدی از رویکرد فمینیستی است و در پی آن است تا تأثیرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استعمار بر زنان نژادهای غیر غربی کشورهای در حال توسعه و خصوصا جوامع استعمارزده را مورد بررسی قرار دهد. این رویکرد، با دستگذاردن بر مسائل و تجربۀ زنان جوامع حاشیه، قصد دارد ادعای جهان شمول بودن نظریه فمینیسم غربی را زیر سؤال برده و تأکید کند که زنان سایر جوامع در این نظریه به درستی بازنمایی نشدهاند. رمان «غدا یوم جدید» اثر «عبدالحمید بنهدوقه» جایگاه زنان در دورۀ استعمار را روایت کرده و تبعیضهای تحمیل شده بر آنان را در قالبی واقعگرایانه بهتصویر کشیده است. پژوهش پیشرو کوشیده است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی جایگاه زنان را در رمان «غدا یوم جدید» مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و به این سؤال پاسخ دهد که زنان در این رمان از حیث عاملیت به چند دسته تقسیم میشوند و واکنش بنهدوقه نسبت به فرودستی آنها چیست؟ زنان این رمان به دو دسته اروپایی و بومی تقسیم میشوند که اروپاییان تابع سیاستهای استعماری هستند و در برخورد با همجنسهای خود رویکرد برتریجویانه دارند، اما زنان بومی متأهل وضعیتی انفعالی به خود میگیرند و بر خلاف زنان مجرد کاملا سلطهپذیر هستند، هرچند زنان در نهادینه شدن فرودستی خود مشارکت دارند و به تثبیت آن کمک میکنند. بنهدوقه نیز با نشان دادن همدستی جامعه مرد محور با استعمار در سرکوب مضاعف زنان، خواستار اعطای حقوق آنهاست و با تغییر موقعیت از دگر بودگی به مرکز به آنان هویت میبخشد.