مقاله پژوهشی
محمد نبی احمدی؛ ناصر مرادی
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از رویکردهای مطالعات زبانشناختی نوین است. گفتمانکاویِ انتقادی مبتنی بر سازهگرایى اجتماعى است و به تجزیه و تحلیل ساختارها و معناهایی میپردازد که بار ایدئولوژیکی دارند. تئون وندایک زبانشناس هلندی (1943)، رویکرد شناختی - اجتماعی را در بستر تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار داده و به برقراری ارتباط ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از رویکردهای مطالعات زبانشناختی نوین است. گفتمانکاویِ انتقادی مبتنی بر سازهگرایى اجتماعى است و به تجزیه و تحلیل ساختارها و معناهایی میپردازد که بار ایدئولوژیکی دارند. تئون وندایک زبانشناس هلندی (1943)، رویکرد شناختی - اجتماعی را در بستر تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار داده و به برقراری ارتباط بین ساختارهای متنی، شناختی و اجتماعی میپردازد. ایدئولوژی در الگوی گفتمان انتقادی وندایک نقشی بنیادی داشته و طرحوارههایی از روابط موجود بین ایدئولوژی، جامعه، شناخت و گفتمان را میآفریند و این تعامل اجتماعی به شکل متن و یا گفتمان متبلور میشود. طاهر وطار، رماننویس برجسته الجزایری (1936) با نگارش رمان «اللاز» به بررسی جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی الجزایر پرداخته و جامعه استعمارزده الجزایر را به تصویر کشیده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ابتدا نگاهی گذرا به رمان «اللاز» و چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی و در ادامه به بررسی گفتمان این رمان با تکیه بر متد گفتمانکاویِ انتقادی وندایک پرداخته شود. رویکرد گفتمانکاویِ انتقادی خاصترین ابزار زبانی برای بیان داستان «اللاز» است.
مقاله پژوهشی
نرگس انصاری
چکیده
نظریه ارتباطی، یکی از مباحث کاربردشناسی زبان است که زبان و شیوه کاربست آن در فرایند ارتباط بررسی میشود. در این فرایند عناصر ششگانهای حضور دارند که دو رکن گفته پرداز یا گوینده و نیز دریافت کننده از عناصر کلیدی بوده که بدون آنها ارتباط بیمعناست. گوینده با استفاده از رمزگان مشترک بین خود و گیرنده، پیامی را در خصوص امری فراتر از ...
بیشتر
نظریه ارتباطی، یکی از مباحث کاربردشناسی زبان است که زبان و شیوه کاربست آن در فرایند ارتباط بررسی میشود. در این فرایند عناصر ششگانهای حضور دارند که دو رکن گفته پرداز یا گوینده و نیز دریافت کننده از عناصر کلیدی بوده که بدون آنها ارتباط بیمعناست. گوینده با استفاده از رمزگان مشترک بین خود و گیرنده، پیامی را در خصوص امری فراتر از متن و از مجرای ارتباطی خاص به گیرنده انتقال میدهد. پیامی که کارکرد آن در متن باتوجه به مقصود کاربر زبان یعنی گوینده سنجیده میشود. در دیدگاه یاکوبسن، پیام به عنوان نقطه ثقل، متوجه هریک از عناصر دخیل در فرایند ارتباط شود، نقش و کارکرد زبان متفاوت خواهد شد. پژوهش حاضر تلاش دارد با انطباق این الگو بر نامههای نهج البلاغه افزون بر تعیین نقشهای زبانی در متنهای مختلف، تاثیر مقصود گوینده و نوع دریافت کننده پیام را در کارکرد زبان بررسی کند. بدین منظور 4 نامه که در موقعیتهای مختلف بافتی و خطاب به گیرندگان متفاوت ارسال شده بود، انتخاب و با روش توصیفی- تحلیلی و آماری نقشهای زبانی آنها مقایسه گردید. حاصل این مقایسه نشان میدهد.بر اساس نتایج این پژوهش هرچند مشخص کردن کارکردهای زبانی در متن، مقصود فرستنده پیام را روشن میکند، اما تحلیل کاملی از متن ارائه نمی دهد. موید این امر وجود تفاوتهای زبانی در متنهایی بود که با هدف و انگیزه یکسان تولید شده بودند. شباهت نامه ها در کارکرد ترغیبی ودر عین حال تفاوت شیوه بیان موجب میشود تا تحلیل متن بر اساس تفاوت مخاطب را ضروری دانست.
مقاله پژوهشی
الهام بابلی؛ عباس اقبالی؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
تفاوت نگاه اندیشمندان مسلمان در حوزه دانش بلاغت سبب شد تا نظریهپردازان با رویکردهای مختلف خود به تعریف مقولههای بلاغت بپردازند. تا جاییکه بلاغتدانان از یک مقوله بلاغی تعریفی متفاوت ارائه دادهاند. زمینهها و پیامدهای بعضی از این رویکردها در بلاغت عربی با جدایی بلاغت از ذوق ادبی و اتخاد رویکرد عقلگرایانه انکار ناپذیر است. ...
بیشتر
تفاوت نگاه اندیشمندان مسلمان در حوزه دانش بلاغت سبب شد تا نظریهپردازان با رویکردهای مختلف خود به تعریف مقولههای بلاغت بپردازند. تا جاییکه بلاغتدانان از یک مقوله بلاغی تعریفی متفاوت ارائه دادهاند. زمینهها و پیامدهای بعضی از این رویکردها در بلاغت عربی با جدایی بلاغت از ذوق ادبی و اتخاد رویکرد عقلگرایانه انکار ناپذیر است. در پرتو اهمیت مسأله که اختلاف در شیوه تحقیق دانشمندان حوزه بلاغت است، مقاله حاضر میکوشد به روش توصیفی – تحلیلی به مقایسه و نقد دیدگاه عبدالقاهر جرجانی (471 هـ) و فخر رازی (606 هـ) با تکیه بر رویکرد کلامی – فلسفی رازی در مبحث تقدیم و تأخیر با تأکید بر باب سلب عموم و عموم سلب بپردازد. نتایج بررسی حاکی از این است که دو بلاغتدان در تعریف عموم سلب هم عقیده و در سلب عموم تعریف یکسانی ارائه ندادهاند؛ به گونهای در نگاه کلی میتوان گفت که پیامد رویکرد کلامی – فلسفی رازی در ضعیف بودن استنباط او از کلام جرجانی نمایان است و علت آن، تناقضگوییهایی است که وی در تعریف دلالت التزامی دارد و اینکه در نفی عموم ملزم به پذیرش ذوق میشود که شالوده اصلی مبانی نظری جرجانی است، این روش او باعث شد از سلب عموم تعریفهای چندگانه و متناقضی داشته باشد. از سویی دیگر، آیاتی در قرآن وجود دارند که با نظر جرجانی در نفی شمول سازگاری ندارند.
مقاله پژوهشی
علی قهرمانی؛ امیر فرهنگ دوست
چکیده
تاریخ به مثابة صفحهای الهامبخش، همواره نقش شگرفی را در بازپروری خیال نویسندگان ایفا نموده است. در این میان، گاه گذشته نه فقط برگی به جای مانده از تاریخ و نقش اقتباسگونة آن، بلکه دوباره جان گرفته و چنان در حال میتند که تفکیک مرزهای آن دشوار مینماید. نویسندگان امروز نیک دریافتهاند که رویدادهای کنونی انعکاسی از وقایع ...
بیشتر
تاریخ به مثابة صفحهای الهامبخش، همواره نقش شگرفی را در بازپروری خیال نویسندگان ایفا نموده است. در این میان، گاه گذشته نه فقط برگی به جای مانده از تاریخ و نقش اقتباسگونة آن، بلکه دوباره جان گرفته و چنان در حال میتند که تفکیک مرزهای آن دشوار مینماید. نویسندگان امروز نیک دریافتهاند که رویدادهای کنونی انعکاسی از وقایع گذشتهاند که فارغ از کنشگران آن، باید به دیدة جریانی بدان نگریست که پیوسته سریان مییابد.حلاج و روایت عالمگیر او از جمله وقایعی است که مقبول العلوی، نویسنده معاصر سعودی را برآن داشته تا فارغ از یک رویداد، از دریچة یک جریان و اندیشة در حال تکرار بدان بنگرد. بدین ترتیب، در "طَیفُ الحلاج" بر مرکب ناداستان سوار و ماجرای حلاج را واقعنگاری کرده و با شیوة روایت تودرتو آن را با روایتی از معاصر درمیآمیزد. وی درصدد است تا با این شیوه از روایت، حلاج را از قالب یک شخصیت تاریخی رهانده و در قامت جریانی پیوسته تعمیم دهد. جستار حاضر برآن است تا بر اساس این مدل از روایتپردازی، میزان موفقیت نویسنده در جریانسازی از این واقعه تاریخی را به شیوة توصیفی تحلیلی بررسی نماید.نتیجة پژوهش نشان میدهد، گشودن خط ناداستان و مستندنگاریهای آن از شخصیتهای روایت حلاج، در کنار تکنیکهایی چون استفاده از زوایایِ دید جهتمند، تناظرهای مستقیم و غیرمستقیم شخصیتها، استفاده از روایت غیرخطی و نیز معناگشاییهای مستقیم نویسنده، دو روایت را درهم تنانده و اهداف العلوی را در معرفی حلاج و شخصیتهای رویدادش به عنوان جریانی فراتاریخی به صورت موفقی برآورده ساخته است.
مقاله پژوهشی
الهام مریمی؛ احمدرضا حیدریان شهری؛ بهار صدیقی
چکیده
مکان، خاستگاهی اجتماعی و بستری برای سازۀ فرهنگ و کنش متقابل افراد قلمداد میشود و مطابق با نگرش و ایدئولوژی حاکم بر جامعه، ویژگیهای فرهنگی و کارکردهای متعددی در کالبد آن تجلی مییابد. در سالهای اخیر، تکاپوی زنان عرب برای احراز هویت مستقل در جامعه سنتی، موضوع اصلی رمانهای نویسندگان زن در این جوامع را بهخود اختصاص داده ...
بیشتر
مکان، خاستگاهی اجتماعی و بستری برای سازۀ فرهنگ و کنش متقابل افراد قلمداد میشود و مطابق با نگرش و ایدئولوژی حاکم بر جامعه، ویژگیهای فرهنگی و کارکردهای متعددی در کالبد آن تجلی مییابد. در سالهای اخیر، تکاپوی زنان عرب برای احراز هویت مستقل در جامعه سنتی، موضوع اصلی رمانهای نویسندگان زن در این جوامع را بهخود اختصاص داده است. مکان در این آثار، در گسترۀ گفتمانی شخصیتهای زن، کارکردی هویتی و احساسی پیدا میکند. میرال الطحاوی رماننویس فمینیست مصری یکی از نویسندگانی است که در آثارش توجه ویژهای به مکان در راستای بازنمایی هویت زن عرب و اوضاع نامناسب او در سایۀ گفتمان سلطه دارد. این پژوهش برآن است که به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر سه رمان بروکلینهایتس، الباذنجانة الزرقاء و الخباء به بررسی مقولۀ مکان بهعنوان بستری برای شکلگیری شخصیت زن، بپردازد. تلاش قهرمان زن برای عبور از حصارها و تجربه مکانهای مختلف، کراهتش از زندان تن و تن معیوب در سه رمان مذکور نشان میدهد که نویسنده از مکان برای بازنمایی رنج و اندوه زن عرب استفاده کرده است. در این آثار، مکانهای محدود و بسته، بیش از هر چیز بر محدودسازی زن عرب اشاره دارند و این محدودیت آنچنان نهادینه گشته که شخصیت زن حتی در مکانهای باز نیز خود را در زندان دیگری به نام زندان تن تصور میکند؛ از آن روی که اندام جسمی خود را نمیپسندد و ذات و تن دو مقوله رویاروی هم قرار میگیرد.
مقاله پژوهشی
یوسف نظری
چکیده
رویکردهای جدید زبانشناسی، ابزارهای نوینی برای بررسی زبان در اختیار قرار داده است. یکی از این رویکردها، زبانشناسی پیکرهای است که با کمک حجم وسیعی از دادههای زبانی، به مطالعه زبان می پردازد. بررسی باهم آیی واژگان در یک پیکره بزرگ از دادههای زبان طبیعی، افق گستردهتری برای بررسی هممعنایی ترسیم میکند. در پژوهش حاضر پنج دسته از ...
بیشتر
رویکردهای جدید زبانشناسی، ابزارهای نوینی برای بررسی زبان در اختیار قرار داده است. یکی از این رویکردها، زبانشناسی پیکرهای است که با کمک حجم وسیعی از دادههای زبانی، به مطالعه زبان می پردازد. بررسی باهم آیی واژگان در یک پیکره بزرگ از دادههای زبان طبیعی، افق گستردهتری برای بررسی هممعنایی ترسیم میکند. در پژوهش حاضر پنج دسته از واژگان هممعنا انتخاب شده است که عبارتند از (طرد، نبذ، دحر)، (ترک، غادر)، (أعطی، منح)، (کتم، ستر) و (ارتشف، شرب). رویکرد پژوهش بررسی همزمانی است. با استفاده از ابزار Sketch Engine واژههای هممعنا در پیکره arTenTen2012 جستجو شد. همنشینهای پربسامد هر کدام استخراج شد. از آنجاکه تمام افعال از نوع متعدّی انتخاب شدهاند، با تمرکز بر همنشینهایی که مفعول فعل -یا شبه فعل- محسوب میشوند، سطوح مشترک و متمایز هر کدام در قالب یک جدول آماری ارائه گردید. نتایج نشان داد (طرد) با اشخاص، (نبذ) با صفات نکوهیده و (دحر) با سرکوب فتنهها و بیماریها، بیشترین همنشینی را دارند. فعلهای (ترک و غادر) صرفا در مورد اماکن اشتراک معنایی دارند. (غادر) با اماکنی بیشترین بسامد را دارد که برگشت فرد به آن مکان، به طور معمول زیاد اتفاق نمی-افتد. (ترک) به صورت انحصاری در مورد تکالیف دینی و برجای گذاشتن اثر و نشانه، به کار رفته است. حال آنکه (غادر) در این موارد هیچ بسامدی ندارد. فعل (أعطی) با مواردی سر و کار دارد که اعطای آنها به صورت فیزیکی اتفاق نمیافتد. اما مفعولهای همنشین با (منح) از نوع فیزیکی و یا مواردی هستند که به صورت مدرک و مجوز ارائه شدهاند.