مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی
چکیده
از منظر زبانشناسی شناختی، نظامِ مفهومی که انسان بر اساس آن فکر میکند و سخن میگوید ماهیتی مبتنی بر استعاره دارد؛ بنابراین استعاره بخش مهمی از زبان را تشکیل میدهد و میتواند یکی از راههای شناخت ساختار روانی افراد جامعه و مفاهیم ذهنی آنها باشد. بهتبع آن، استعارة برگرفته از فناوری نیز میتواند بیانکنندة ساختار روانی گویشوران ...
بیشتر
از منظر زبانشناسی شناختی، نظامِ مفهومی که انسان بر اساس آن فکر میکند و سخن میگوید ماهیتی مبتنی بر استعاره دارد؛ بنابراین استعاره بخش مهمی از زبان را تشکیل میدهد و میتواند یکی از راههای شناخت ساختار روانی افراد جامعه و مفاهیم ذهنی آنها باشد. بهتبع آن، استعارة برگرفته از فناوری نیز میتواند بیانکنندة ساختار روانی گویشوران زبان و مفاهیم ذهنی آنها دربارة نحوة مواجهة انسان با فناوری و چگونگی تعامل این دو با هم باشد. در این پژوهش تلاش شده با تکیهبر روش توصیفی-تحلیلی، استعارة مفهومی «انسان، فناوری است» در زبان محاورة عربی بررسی شود. نتایج نشان میدهد در زبان محاورة عربی یک مدل شناختی-آرمانی از ارتباط انسان و فناوری وجود دارد که در آن، قلمرو منبع شامل عناصری همچون «ماشین»، «تلفن همراه»، «رایانه»، «اینترنت» و «صنعت» است و «انسان» بهعنوان قلمرو هدف، نقطة ثقل این مدلِ شناختی است. بنابراین استعارة مفهومی «انسان، فناوری است» با تمامی اجزایش، بهطور ناخودآگاه در زبان محاورة عربی برانگیختهشده و نگاشت استعاری میان قلمرو منبع و هدف را پدید میآورد. نگاشتی که بر مبنای آن مفاهیم انتزاعی با زبانی ساده و ملموس بیان میشود و بهنوعی تداعیگر استیلای فناوری بر ذهن و زبان انسان و ناتوانی او در برابر فناوری است.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
حجت رنجی؛ سید محمد میرحسینی؛ احمد پاشازانوش؛ علیرضا نظری
چکیده
آیه نور از دیر باز مورد توجه بیشتر قرآن پژوهان بوده است. خداوند بهرغم نفی قاطع هر گونه همانندی بین ذات الهی خویش و دیگر کائنات، در این آیه توحیدی از تمثیل و زبان تمثیلی استفاده کرده است. مفسران قرآن عمدتاً آیه مذکور را بر اساس اعتقاد به معنای ظاهری و باطنی تفسیر کردهاند و هر مفسر با اصل قرار دادن یکی از این دو درصدد معنایابی این ...
بیشتر
آیه نور از دیر باز مورد توجه بیشتر قرآن پژوهان بوده است. خداوند بهرغم نفی قاطع هر گونه همانندی بین ذات الهی خویش و دیگر کائنات، در این آیه توحیدی از تمثیل و زبان تمثیلی استفاده کرده است. مفسران قرآن عمدتاً آیه مذکور را بر اساس اعتقاد به معنای ظاهری و باطنی تفسیر کردهاند و هر مفسر با اصل قرار دادن یکی از این دو درصدد معنایابی این آیه بر آمده است. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی با انتخاب تفاسیر سه مفسر بزرگ: سید مرتضی، ملاصدرا و سلطان محمد گنابادی به بررسی تفسیر آنها از آیه نور و مقایسه آنها میپردازد. این مفسران با گرایش فکری مختلف و گاهی متضاد رویکرد متفاوتی در فرآیند فهم معنای این آیه داشتهاند؛ علی رغم اینکه هر سه از معنای ظاهری عدول میکنند، سید مرتضی آیه را با اصل قرار دادن ادله عقلی، در محدوده زبان عربی و قابلیتهای آن میفهمد؛ زیرا کلام الهی نوعی خطابه است. در مقابل، ملاصدرا و گنابادی قائل به معنای باطنی آیات بوده و قرآن را کلامی رمزگونه میدانند که ظرفیت معنایی بالایی داشته و لازمه دریافت معنای آن، مکاشفه و درون سازی معنوی است. کار سید مرتضی به معنای سنتی همان تفسیر مبتنی بر عقل و زبان است که در این مسیر از دانش زبانی و کلامی خود بهره برده، ولی این کوشش برای فهم معنا در نزد ملاصدرا و گنابادی بیشتر تأویل به معنای تطبیق آیه بر مصادیق متعدد و حتی بیشمار است.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبانشناسی کاربردی در حوزه زبان عربی
مریم علی یاری؛ ابوالحسن امین مقدسی
چکیده
اندیشۀ سلفی، بهعنوان یک پدیدۀ رئالیستی، از مهمترین موضوعاتی است که در صد سال اخیر در عرصۀ سیاسی اجتماعی و بالطبع در عرصۀ ادبی راه یافته و به یک گفتمان تبدیل شده است. این اندیشه در معنای اصطلاحی امروز، نتیجۀ جریانی در تاریخ اسلام است که در تمسک به دین، خود را تابع سلف صالح دانسته و در اعمال و اعتقادات از سلف، یعنی پیامبر اسلام (ص)، ...
بیشتر
اندیشۀ سلفی، بهعنوان یک پدیدۀ رئالیستی، از مهمترین موضوعاتی است که در صد سال اخیر در عرصۀ سیاسی اجتماعی و بالطبع در عرصۀ ادبی راه یافته و به یک گفتمان تبدیل شده است. این اندیشه در معنای اصطلاحی امروز، نتیجۀ جریانی در تاریخ اسلام است که در تمسک به دین، خود را تابع سلف صالح دانسته و در اعمال و اعتقادات از سلف، یعنی پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین پیروی میکنند. البته آنچه امروزه در عرصۀ سیاسی و اجتماعی مشاهده میشود، جریانات انحرافی سلفیه است که محصول تفسیر نادرست ابنتیمیه از مفاهیم توحید، شرک، سنت و بدعت است. این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به تحلیل گفتمان سلفی در اشعار احمد محرم، شاعر ناسیونالیست و اسلامگرای مصری پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اشعار سیاسی محرم متکی بر ایدئولوژی اسلامی در سه محور اسلامگرایی، ملیگرایی و گرایشهای قومی و عربی تبلور مییابد. گفتمان سلفی اصلاحگرا در شعر احمد محرم متأثر از گرایش سلفی سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده به موضوعاتی مانند تشکیل جامعۀ اسلامی، بازگشت به اسلام اصیل و قرآن، حاکمان نالایق، جهل، غفلت و ضعف اراده در مردم و مبارزه با استعمار میپردازد. اشعار سیاسی محرم بیانگر یک هویت تکواره است که از نگرش اسلامی وی نشأت گرفته است. از سوی دیگر، تقابل با گفتمان عرفی و سکولار در جامعۀ مصر، رجوع به گذشته و جامعۀ آرمانی، مفاهیمی هستند که هویت مقاومت را در سلفیگری شاعر ایجاد و تقویت نمودهاند.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
مریم محمدی؛ مرتضی قائمی
چکیده
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت ...
بیشتر
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت نحوی به ظاهر یکسان ایجاد میکند، در عنوان جای گرفت. آنچه به کمک روش توصیفی- تحلیلی و به واسطة منابع اینترنتی موثق و نیز مراجعه به کتابخانه، حاصل آمد، به این قرار است: تناوبِ فعّال/ میانی معرّفی در مطابقت بر افعال نامة پنجاه و سوّم نهجالبلاغه، بیشترین بسامد را داشت. تناوب نشاندار در دستة صداهای فعّال/ میانی، نیز دارای بیشترین فراوانی است. تناوب منظّم از نظر کلایمن در 10 فعل به ایجاد معنا میپردازد. تناوب مکانی، مفعول غیرمستقیم را به صحنة فعلی نزدیکتر و در نتیجه کنشپذیرتر کرده است. کلیدواژهها: معنا و نحو، صدای دستوری، کلایمن، تناوب، نهجالبلاغه، نامة پنجاه و سوّم.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
علی اصغر یاری اصطهباناتی؛ آزاده قادری
چکیده
با توسعه مطالعات روانشناسی و توجه به ابعاد رشد شناختی، شخصیتی، هیجانی و اجتماعی کودک، ضرورت برخورداری از بهزیستی روانشناختی جهت عملکرد مثبت در زندگی و خلق آیندهای سازنده و پربار برای کودکان، مشخص گردیدهاست؛ بنابراین کارکرد ادبیات و بهویژه داستان بهعنوان روش راهبردی غیرمستقیم در توسعه و بهبود همهجانبه رشد کودک انکارناپذیر ...
بیشتر
با توسعه مطالعات روانشناسی و توجه به ابعاد رشد شناختی، شخصیتی، هیجانی و اجتماعی کودک، ضرورت برخورداری از بهزیستی روانشناختی جهت عملکرد مثبت در زندگی و خلق آیندهای سازنده و پربار برای کودکان، مشخص گردیدهاست؛ بنابراین کارکرد ادبیات و بهویژه داستان بهعنوان روش راهبردی غیرمستقیم در توسعه و بهبود همهجانبه رشد کودک انکارناپذیر است؛ زکریا تامر نویسنده عربزبان در حوزه ادبیات کودک، داستان را بستری میداند که دارای کارکرد تربیتی و روانشناختی است و در پرورش و شکوفایی شخصیتی کودک و تأمین سلامت روانی او مؤثر است این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و در نظر داشتن ضرورت سلامت روانی و افزایش میزان سطح بهرهوری و خودشکوفایی کودکان به بررسی مؤلفههای بهزیستی پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زکریا تامر با اسلوبی روان با خیالی ساده که مبتنی بر واقعیت بیرونی میباشد و در قالب شخصیتهایی حیوانی، برگرفته از عناصر طبیعت و گاهی انسانی به موازات تبیین ارزشهای اخلاقی در داستانهایش به ابعاد رشد شخصیتی کودک و بهبود سلامت روانی و در نهایت به تبیین شاخصهای بهزیستی روانشناختی ازجمله رشد فردی، خویشتن پذیری، خودمختاری، ارتباط مثبت و مؤثر با دیگران، معنامندی در زندگی، داشتن قدرت مؤثر و تسلط در مدیریت شرایط جهان پیرامون میپردازد همچنین با کاربردهای نمادین و استعاری زبان در تلاش است دوری از خود انگاری آرمانی و توجه به خود پنداره را در نهاد کودک نهادینه کند.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
سیدمحمد موسوی بفرویی
چکیده
آگاهی و بهکارگیری روشهای نوین ارائهشده در فلسفۀ زبان، نقش مؤثری در دریافت بهتر پیام متن دارد. یکی از آنها توسط پل ریکور ارائه شده است. روش او با قوس هرمنوتیکی، از سه بخش: تبیین معنا، فهم و بهخود اختصاصدادن، شکل میگیرد. از آنجا که قصیدۀ "هَل کانَ حُبّاً" بهخوبی باآن قابلتطبیق است و زیباییهای ادبیش از تخیلات شاعرانه و تشخیص ...
بیشتر
آگاهی و بهکارگیری روشهای نوین ارائهشده در فلسفۀ زبان، نقش مؤثری در دریافت بهتر پیام متن دارد. یکی از آنها توسط پل ریکور ارائه شده است. روش او با قوس هرمنوتیکی، از سه بخش: تبیین معنا، فهم و بهخود اختصاصدادن، شکل میگیرد. از آنجا که قصیدۀ "هَل کانَ حُبّاً" بهخوبی باآن قابلتطبیق است و زیباییهای ادبیش از تخیلات شاعرانه و تشخیص و غیره را در هر سه بخش به نمایش گذاشته، لذا نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به پیادهسازی این مدل فهمی در اثر بدر شاکرالسیّاب، شاعر مشهور عراقی در قرن بیستم پرداخته تا بتواند به شناخت هستۀ اصلی شعر (پلات) دست یابد و همچنین وجوه نامحسوس متن، از سه جهت، بهصورت جداگانه در قالب آن بررسی و تحلیل شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شاعر از عناصر طبیعت ساکن و متحرک سخن گفته، همچنین از کلمات ایستا معنا و ساده کمتر استفاده نموده و معانی غایب را از رهگذر استعارهها و مجازها ارائه نموده است. نتایج بهدستآمده در این پژوهش نیز حکایت از آن دارد که شاعر در اثر خود با سبک سوال و جواب، شعر را به روش محاورهای درآورده تا از این طریق نظرات خود را از نقاب به سایه برون اندازد. بر این اساس، اوزان شعری معمول در مقابل زبانش خاضع شده است. همچنین شخصیت و عاطفۀ انسانی برای وصال و زمزمۀ سرود عشق در شعر وی نمایان گشته است. البته در اثر بدر شاکر میتوان گفتمانهای اجتماعی و فرهنگی متناسب با آن را نیز شاهد بود که با روش روساخت در ساختارگرایی قابلتحلیل است.