مقاله پژوهشی
فاطمه تنها؛ مهین حاجی زاده؛ ابوالحسن امین مقدسی؛ عبدالاحد غیبی
چکیده
رهیافت نشانهشناسی مایکل ریفاتر متکی بر ساختارگرایی و واکنش خواننده است و در پی بررسی ارجاع نشانهها به یکدیگر در درونِ متن برای ایجاد شبکهای بههم پیوسته از نشانهها است. اساس این نظریه کشف شبکه معنایی شعر بر پایه تفسیر بر اساس توانش ادبی خواننده است و میکوشد خاستگاه متن را از طریق عبور از خوانش اکتشافی به خوانش پسکنشانه ...
بیشتر
رهیافت نشانهشناسی مایکل ریفاتر متکی بر ساختارگرایی و واکنش خواننده است و در پی بررسی ارجاع نشانهها به یکدیگر در درونِ متن برای ایجاد شبکهای بههم پیوسته از نشانهها است. اساس این نظریه کشف شبکه معنایی شعر بر پایه تفسیر بر اساس توانش ادبی خواننده است و میکوشد خاستگاه متن را از طریق عبور از خوانش اکتشافی به خوانش پسکنشانه کشف نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد تحلیل و بررسی فرآیندهای نشانهپردازی قصیده «رحلة ثانیة لجلجامش» جواد الحطاب بر اساس نظریه ریفاتر برای دریافت لایههای پنهان متن است. سه انباشت جستجو و حرکت، ویرانی و نابودی، و غربت و هجران معنابنهای اصلی قصیده را تشکیل میدهد و چهار منظومۀ توصیفی فقر و بدبختی، مرگ و ایستایی، تاریکی و اختناق و دست یافتن به رستاخیزی و بیداری بیانگر فضای فکری حاکم بر قصیده است. هیپوگرامهای قصیده نیز بر محور ظلم و استکبار، اختناق و عدم آزادی بیان و اندیشه، سایه افکندن ناامیدی بر جامعه و تلاش برای رستاخیز و انقلاب میچرخد و ماتریس ساختاری قصیده با دغدغه و نگرانی شاعر آغاز میشود و با جستجوی هادی و منجی ادامه یافته به ناامیدی و مرگ کشیده شده و در نهایت به رستاخیزی، نوزایی و امید منتهی میشود.
مقاله پژوهشی
روح الله صیادی نژاد؛ سمانه کافی
چکیده
عملکرد موسیقایی آواها در آثار هنری نظیر شعر و نثر، خالق اثر را یاری میرساند تا در القای معنای مورد نظرش، توفیق یابد. در حقیقت هر اندازه خدمترسانی آواها با موفقیت صورت بذیرد، آن اثر از تعالی هنری بیشتری برخوردار خواهد شد. به اذعان دانشمندان غربی نظیر برجشتراسر آلمانی، هندیان و عربان در مطالعات آوایی گوی سبقت را از اندیشمندان اروپایی ...
بیشتر
عملکرد موسیقایی آواها در آثار هنری نظیر شعر و نثر، خالق اثر را یاری میرساند تا در القای معنای مورد نظرش، توفیق یابد. در حقیقت هر اندازه خدمترسانی آواها با موفقیت صورت بذیرد، آن اثر از تعالی هنری بیشتری برخوردار خواهد شد. به اذعان دانشمندان غربی نظیر برجشتراسر آلمانی، هندیان و عربان در مطالعات آوایی گوی سبقت را از اندیشمندان اروپایی ربودند و بیان داشتند که آواها با توجه به متغیرهای خاصی که در شدت و نرمیآنان است، مدلولهای معنایی خاصی را از متن به همراه تصویرسازی ذهنی از واقعیت شخصیتی شاعر فرادید مخاطب قرار میدهند. این تحقیق بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مهمترین مدلولهای آوایی- معنایی در سروده مدح فاتک اثر ابو طیب متنبّی بپردازد. با بررسی این سروده به این دریافت میرسیم که شاعر با بهره جستن از حروف مجهور که با نوعی شدت و فخامت در کلام همراه است و با به خدمت گرفتن واژگان حسی و همچنین واژگانی که همگی از یک حوزه معنایی هستند به طور ضمنی خواستار مجسم کردن بخشش و کرم فاتک و حب درونی خویش نسبت به ممدوح شده است. شاعر با به کارگیری حروف روان مثل « لام»، «میم»، « راء» و « نون» که جزو واضحترین حروف عربی است، در پی آنست که صفات پسندیده ممدوح خویش یعنی فاتک را به گوش مخاطب برساند.
مقاله پژوهشی
نسرین کاظم زاده؛ فرامرز میرزائی
چکیده
اصطلاح «مکان سوم» توسط ری اولدنبرگ، جامعهشناس شهری نزدیک سالهای 1990 ابداع شد تا مکانهائی را تشریح کند که مردم را بدون برنامهریزی، ناگهانی و به طور خلاقانه در جهت ساخت اجتماع دور هم جمع میکند. مکان سوم، مکانی عمومی میباشد که نه خانه، به عنوان «مکان اول» و نه محل کار، به عنوان «مکان دوم»است.از این رو باغها، پارکها، ...
بیشتر
اصطلاح «مکان سوم» توسط ری اولدنبرگ، جامعهشناس شهری نزدیک سالهای 1990 ابداع شد تا مکانهائی را تشریح کند که مردم را بدون برنامهریزی، ناگهانی و به طور خلاقانه در جهت ساخت اجتماع دور هم جمع میکند. مکان سوم، مکانی عمومی میباشد که نه خانه، به عنوان «مکان اول» و نه محل کار، به عنوان «مکان دوم»است.از این رو باغها، پارکها، قهوه-خانهها، کافیشاپها،رستورانها، کتابخانهها، مراکز اجتماعی و هر مؤسسهای که باعث سلامت اجتماعی افراد بشود، به عنوان قلب سرزندگی جامعه و مکان سوم شناخته میشود.رمان «خانالخلیلی» نجیب محفوظ، دارای دو مکان محوری سوم یعنی قهوهخانه و کازینو میباشد که هر کدام نقش قابل توجهی در تحول زندگی دو شخصیت اصلی رمان (احمد و رشدی) دارد. این پژوهش بر آن است به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریة ری اولدنبرگ دربارة هویت مکانهای سوم به تحلیل ویژگیهای هویتی این دو مکان سوم و نیز تقابل هویتی حاصل از آن در رمان مذکور بپردازد. نتایج گویای آن است که قهوهخانه و کازینو دارای ویژگیهای هویتی منحصر بفردی مثل: خنثی بودن، همسطح کنندگی، جدی نبودن، گفتگو، دستیابی آسان و مشتریهای ثابت میباشد.
مقاله پژوهشی
مجید محمدی
چکیده
هیفا بیطار از نویسندگان به نام سوری است که عمده آثار وی را داستانهای کوتاهی با رنگ فمنیستی و با مضمون رنجهای اجتماعی شکل میدهد. مجموعه داستان «ضجیج الجسد» از جمله آثار وی است که در آن با نگاه ریزبینانه و نقّادانه به مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل مربوط به زنان پرداخته است. عنصر «کشمکش» از پایههای اساسی در طرح این مجموعه ...
بیشتر
هیفا بیطار از نویسندگان به نام سوری است که عمده آثار وی را داستانهای کوتاهی با رنگ فمنیستی و با مضمون رنجهای اجتماعی شکل میدهد. مجموعه داستان «ضجیج الجسد» از جمله آثار وی است که در آن با نگاه ریزبینانه و نقّادانه به مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل مربوط به زنان پرداخته است. عنصر «کشمکش» از پایههای اساسی در طرح این مجموعه است که جذابیّت خاصّی به داستانهای آن بخشیده است. در این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی کشمکشهای سه داستان «ضجیج الجسد»، «دموع الشیطان» و «قلب فارغ» که هر کدام در پیشبرد داستان، نقشی خاصّی را ایفا نمودهاند مورد بررسی قرار گرفته است؛ بررسیها نشان میدهد که در این داستانها، انواع کشمکشهای درونی، اجتماعی، ذهنی، گفتاری و جسمانی مشهود است و در این میان، کشمکشهای ذهنی حجم بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. نکته قابل توجّه این است که کشمکشهای داستانها و گرههای آنها تناسب زیادی با تفکر نویسنده دارد؛ انتخاب شخصیّتها و همچنین کشمکشها نیز برای نمایش موضوعی اجتماعی همچون فقر، طلاق، فاصله اجتماعی و ... بوده است؛ امری که به طور مشخص در هر سه داستان مذکور دیده میشود. بطور کلّی نقش اصلی کشمکشها در این داستانها، پیوند اجزای آن و حفظ سَیر منطقی حوادث داستان از حیث رابطۀ علّی است.
مقاله مستقل
طیبه سیفی؛ زهرا ناظمی
چکیده
گرماس ناقد ساختارگرای فرانسوی در مقام معناشناس، با مطالعه و بررسی معنا و ساختارهای معنایی، فرضیه مدل کنشی را مطرح کرد تا نقش شخصیتها در روایت بهتر آشکار شود. در این فرضیه سه رابطه با هم ترکیب میشوند، رابطه خواست، پیامرسانی و کنشی که از سه الگوی دوتایی: کنشگزار/ کنشپذیر، کنشگر/ هدف، کنش یار/ ضد گنشگر تشکیل شده است. رمان «مصابیح ...
بیشتر
گرماس ناقد ساختارگرای فرانسوی در مقام معناشناس، با مطالعه و بررسی معنا و ساختارهای معنایی، فرضیه مدل کنشی را مطرح کرد تا نقش شخصیتها در روایت بهتر آشکار شود. در این فرضیه سه رابطه با هم ترکیب میشوند، رابطه خواست، پیامرسانی و کنشی که از سه الگوی دوتایی: کنشگزار/ کنشپذیر، کنشگر/ هدف، کنش یار/ ضد گنشگر تشکیل شده است. رمان «مصابیح اورشلیم» علی بدر از جمله بهترین رمانهای معاصر عراق است که مسأله درگیری اعراب و اسرائیل را به شکل کامل دربردارد و دوره طولانی از تاریخ فلسطین را شامل میشود ونویسنده متناسب با طرح رمان، شخصیاتها را از میان جامعه علمی و فرهیختگان معاصر جهان عرب انتخاب کرد که نشان از آگاهی وحساسیت وی در این گزینش دارد. هدف از این نوشتار، واکاوی این رمان و تحلیل شخصیتها و کنشهای آن بر مبنای نظریه کنشی گرماس به روش توصیفی تحلیلی است تا نحوه تولید معنا و شکلگیری رویدادهای رمان بدست این شخصیتها وکنشگران تبیین شود، علاوه بر این مخاطب نقش ادوارد سعید، شخصیت اصلی و قهرمان حقیقی در سراسر رمان در کنار دیگر کنشگران در پیشبرد روایت به سمت اهداف وخواستههای نویسنده را دریابد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بحران هویت و جستجو برای یافتن هویت ملی، طرح اصلی و هسته مرکزی رمان است که چالش عمده شخصیتها و کنشگران و محور و محرک کنش آنهاست و نویسنده در بستر تقابل میان شخصیتهایی با یک ملیت یا ملیتی متفاوت
مقاله پژوهشی
معصومه نعمتی
چکیده
دو مفهوم بنیادی و هویتساز «خود» و «دیگری» یکی از مهمترین زمینههای مطالعات فرهنگی در عصر حاضر است. این قبیل مطالعات با فراهم آوردن زمینۀ مناسب برای شناخت هرچه بیشتر و دقیقتر ملتها از یکدیگر، ضمن افزایش خودباوری و شناخت از خود، میتواند زمینه را برای برقراری تعامل مثبت و سازنده ملتها با یکدیگر نیز مهیا نماید. پژوهشهایی ...
بیشتر
دو مفهوم بنیادی و هویتساز «خود» و «دیگری» یکی از مهمترین زمینههای مطالعات فرهنگی در عصر حاضر است. این قبیل مطالعات با فراهم آوردن زمینۀ مناسب برای شناخت هرچه بیشتر و دقیقتر ملتها از یکدیگر، ضمن افزایش خودباوری و شناخت از خود، میتواند زمینه را برای برقراری تعامل مثبت و سازنده ملتها با یکدیگر نیز مهیا نماید. پژوهشهایی از این دست در حوزۀ ادبیات به دانش تصویرشناسی موسوم است که از اوایل قرن نوزدهم برای نخستین بار در آثار اندیشمندان فرانسوی شکل گرفت. ادبیات سفرنامهای به فراخور ماهیت آن، میتواند یکی از مناسبترین بسترها برای مطالعات از این دست باشد. پژوهش پیش رو، با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه و بررسی سه سفرنامۀ حج معاصر عربی مربوط به سالهای 1349-1359ق یعنی سفرنامۀ شکیب ارسلان، محمد حسین هیکل و محمد لطفی جمعه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که مفهوم «خود»، بیشتر در قالب خودِ مسلمان و خودِ عرب؛ و مفهوم دیگری در قالب دیگری غرب، دیگری ترک، دیگری وهابی، دیگری شیعه و دیگری غیر مسلمان نمود یافته است.