نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیات علمی،گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

2 کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی

3 دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

چکیده

اصطلاح کهن‌الگو نزد یونگ به تمایلات ساختاری نهفته‌ای اطلاق می‌شود و گویای محتویات ناخودآگاه جمعی است که در طول سالیان متمادی از طریق تراکم تجربیات روانی در ضمیر ناخودآگاه بشر تکوین یافته‌ است و برای روان شخصیتی هر انسان، کهن‌الگوهای بسیاری از جمله: نقاب، سایه، آنیما، آنیموس و خود تعریف نموده است که از میان آنها سایه به عنوان ریشه‌دارترین کهن‌الگو، نقش به‌سزایی در بهسازی شخصیت ایفا می‌کند و عموماً به افکار پلید و غرایز حیوانی فرد اطلاق می‌شود که آن را از دیگران پنهان می‌کند. این کهن‌الگو از وجوه مشترک بسیاری از انسانها به‌ویژه شاعران به شمار می‌رود و در شعر، نمود عینی‌تری دارد، و بررسی آثار ادبی از دیدگاه یونگ موجب ظهور رویکردهای نقد کهن‌الگویی گردید و عرصه‌ی جدیدی را در تحلیل و نقد متون ادبی، پیش ‌چشم محققان گشود. در این جستار دیوان"ملامح من الوجه الامبیذوقلیسیّ"محمد عفیفی مطر؛ مطابق کهن‌الگوی سایه‌ی یونگ و با روش تحلیل و نقد توصیفی در بوته‌ی نقد قرار می‌گیرد تا روشن شود این اشعار تا چه اندازه با این کهن‌الگو انطباق دارد. برایند پژوهش نشان می‌دهد که سایه‌های صاحبان قدرت و متملقان مقام‌پرست به صورت قساوت، خیانت و ... و سایه‌‌های مردم و جامعه به شکل انکار، انتقام و ... عینیت یافته است و بیشتر جنبه‌های منفی این کهن‌الگو در اشعار این شاعر، خودنمایی می‌کند و برای چگونگی گذر از تبعات منفی این کهن‌الگو، راه حل عملی ارائه نمی‌شود؛ بلکه بیشتر در حد بیان موضوع، بسنده شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Analysis of the archetype of "Shadow" in Divan Melameh Men The face of Al-Ambizo-Qulisi, Mohammad Afifi Matar

نویسندگان [English]

  • Hamid Reza Mashayekhi 1
  • Aneh Mohammad Saqli 2
  • Mehdi shahrokh 3

1 Faculty member, Department of Arabic Language and Literature, Faculty of Persian Literature and Foreign Languages, University of Mazandaran , Babolsar, Iran

2 Master of Arabic language and literature

3 Associate Professor, department of Arabic ganguage and Literature, University of Mazandaran

چکیده [English]

The term archetype, according to Jung, refers to latent structural tendencies which are indicative of the contents of the collective unconscious developed over many years through the accumulation of psychological experiences in the human unconscious mind. For the personality psyche of every human being, Jung has defined many archetypes, including: mask, shadow, anima, animus and self, among which the shadow, as the most rooted archetype, plays a significant role in character improvement. Shadow generally refers to a person's evil thoughts and animal instincts that she hides from others This archetype is one of the common features of many people, especially poets, and it has a more objective appearance in poetry. Investigations into literary works from the perspective of Jung led to the emergence of archetypal critical approaches and it opened a new field in the analysis and criticism of literary texts In this article, Mohammad Afifi Matar’ Diwan is analysed from the perspective of the archetype of Jung's shadow using a descriptive analysis and criticism to clarify to what extent these pieces of poetry conforms with this architype. Findings of the current research shows that the shadows of those in power and the ambitious flatterers with cruelty, betrayal, etc., and the shadows of people and society; It has been manifested in the form of denial, revenge, etc., and most of the negative aspects of this archetype have shown up in the poems of this poet and for overcoming the negative consequences of this archetype, .

کلیدواژه‌ها [English]

  • Criticism of archetypes
  • Shadow
  • Jung
  • Mohammad Afifi Matar
  • features of Man Vajj Al-Ambiz-Qulisi
-ابراهیم، احمد. (1991م). «الإفراج عن محمّد عفیفی مطر: انتصار للشّعر». مجلۀ  أدب و نقد. ع  70.
-الجیوسی، سلمی الخضراء. (2007م). الإتجاهات والحرکات فی الشّعر العربیّ الحدیث. ترجمة عبدالواحد لؤلؤة. ط2. بیروت: مرکز دراسات الوحدة العربیّة.
-ابن‌ أبی‌ فراس، ورّام. (1410هـ). تنبیه الخواطر ونزهة النواظر. ج 1. قم: مکتبة فقیه.
-پور حشمتی درگاه و الآخرون. (2019م). «مؤشّرات سیمیائیة فی شعر محمّد عفیفی مطر قصیدة مکابدات کیخوتیة نموذجاً». بحوث فی اللغة العربیة. ع 20 . صص 51- 72.
-حمدی، ابوالجیل. (2010م). محمّد عفیفی مطر الفلاح المطارد والشاعر البدیل. القاهرة: عبر رابط.
Http:/www.jehat.com/jehaat/ar/sh3er/9-7-20.htm
-عفیفی مطر، محمّد. (1998م). دیوان ملامح الوجه الأمبیذوقلیسی. القاهرة: دار الشّروق.
-کندی، محمّد علی. (2003م).  الرمز والقناع فی الشعر العربی المعاصر. ط 1. بیروت: دارالکتاب الجدید المتحد.
-ارشاد، محمّدرضا. (1382هـ.ش). گسترۀ اسطوره. چ 1. مرکز بین‌المللی گفتگوی تمدّن‌ها. تهران: هرمس.
-اسنودن، رود. (1387 هـ.ش). خودآموز یونگ. ترجمۀ نورالدین رحمانیان. چ 2. تهران: آشیان.
-اناری بزچلوئی، ابراهیم؛ حسن مقیاسی، و سمیرا فراهانی. (1391هـ.ش). «هنجارگریزی معنایی قرآن در شعر محمد عفیفی‌مطر». مجلۀ علمی انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. دورۀ 8. ش 25. صص 47-77.
-بتولی، سید محمدعلی. (1376 هـ.ش).  با یونگ و سهروردی (مبانی فلسفی و عصب‌شناختی نظریّۀ یونگ). تهران: اطّلاعات.
-خزلی، فاطمه، (1390 هـ.ش). مؤلّفه‌های هنری در شعر احمد مطر. چ 1. ایلام: جوهر حیات.
-روضاتیان، مریم و سیّدعلی‌اکبر میرباقری فرد. (1389 هـ.ش). «نقد و تحلیل کهن‌الگویی با توجّه به رفتارهای ملامتی». مجلّۀ بوستان و ادب. دورۀ دوم. ش 3. پیاپی 5. صص 121-142.
-روضاتیان، مریم و دیگران. (1391 هـ.ش). «نقد و تحلیل کهن‌الگوی سایه با توجه به مفهوم نفس در عرفان». نشریۀ ادب زبان دانشکدۀ ادبیّات و علوم‌انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان. س 15. ش 32. صص 85- 103.
-جعفری، سیمین و دیگران. (1399 هـ.ش). «تأثیر آموزش کنترل خشم بر پرخاشگری دختران تکواندوکار نوجوان مبتدی». مطالعات روان‌شناسی ورزشی. ش 8، صص 77-88.
-شجری قاسم خیلی، زهرا. (1393 هـ.ش). بررسی کهن‌الگوهای نقاب و سایه در الأعمال الشّعریّة الکاملة»
(لافتات 1-4) احمد مطر (طبق آرای یونگ). پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد دانشکدۀ علوم‌انسانی و اجتماعی. دانشگاه مازندران.
-شمیسا، سیروس. (1381 هـ.ش). نقد ادبی. چ 3. تهران: فردوس.
-شریف‌پور، عنایت‌الله و طیبه گلستانی حتکنی. (1394هـ.ش). «نقد کهن‌الگویانۀ قصیدۀ المواکب». فصلنامۀ لسان مبین. س هفتم. ش 22. صص 83-103.
-شولتز، دوان و سیدنی آلن. (1385 هـ.ش). نظریّه‌های شخصیّت. ترجمۀ یحیی سیّد محمّدی. چ 9. تهران: ویرایش.
-کاکس، دیوید. (1383 هـ.ش). روان‌کاوی و روان‌شناسی تحلیلی (مقدّمه‌ای بر اثر کارل گوستاو یونگ). ترجمۀ سپیدۀ رضوی. تهران: پیک فرهنگ.
-کشاورز، وفادار و مرضیه فیروزپور. (1392هـ.ش). «بررسی کهن الگوی سایه در اشعار بلندالحیدری». لسان مبین. دورۀ 4. ش 11. صص 147-160.
-محمّدی، علی و مریم اسمعلی‌پور. (1391 هـ.ش). «بررسی تطبیقی کهن‌الگوی نقاب در آرای یونگ و ردّ پای آن در غزلیّات شمس». فصل‌نامۀ ادبیّات عرفانی و اسطوره‌شناختی. س 8. ش 26. صص 132-164.
-مشایخی، حمیدرضا و دیگران. (هـ.ش 1393)، «تحلیل کهن‌الگوی نقاب و سایه در شعر نازک الملائکه». مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادببات عربی. ش 31. صص89-117.
-یاوری، حورا. (1374 هـ.ش). روان‌کاوی و ادبیّات. چ 1. تهران: تاریخ ایران.
-یونگ، کارل گوستاو. (1352 هـ.ش). انسان و سنبول‌هایش. ترجمۀ ابوطالب صارمی. تهران: امیر کبیر.
-یونگ، کارل گوستاو. (1370 هـ.ش). خاطرات، اندیشه‌ها و رؤیاها. ترجمۀ پروین فرامرزی. چ 2. مشهد: آستان قدس رضوی.    
-یونگ، کارل گوستاو. (1386هـ.ش). تحلیل رؤیا، گفتارهایی در تعبیر و تفسیر رؤیا. ترجمۀ رضا رضایی.
تهران: افکار.