نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد

2 عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی

3 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

با نزدیک شدن رمان‌ها به دنیای واقعی، زمینۀ روی آوردن روایت‌ها به نظرگاه‌هایی چندگانه فراهم گردید و این امر در قالب مؤلفۀ چندصدایی تجلی یافت. رمان سیدات القمر جوخه الحارثی از جمله این تجربیات‌ ادبیات داستانی است که تعدد صدای راوی و کانونی‌شدگی، محور اساسی آن قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر نظریۀ روایی ژرار ژنت، روایت‌شناس فرانسوی به بررسی صدای راویان و کانونی‌شدگی-ها در رمان مذکور بپردازد و کاربست این دو عامل را در متن آن نمایان سازد. انتخاب این موضوع برای نگارندگان این جستار از آن جهت اهمیت داشته که به نظر می‌رسد از جمله دلایل اصلی مقبولیت جهانی اثر مذکور، به‌کارگیری صحیح قابلیت‌های روایی و به ویژه دو مؤلفۀ مذکور بوده است. یافته‌های این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شده، بدین قرار است: الحارثی با هنرمندی، ترکیبی پویا از انواع راویان و کانونی‌شدگی‌ها را به کار گرفته تا روایتی چندلایه و چندصدا خلق کند. در این میان راوی دانای کل، کانونی‌گر درونی و کانونی‌شدۀ بیرونی بیشترین تکرار را داشته‌اند. تغییر مداوم راوی، کانونی‌‌گران و کانونی‌شدگی‌ها خواننده را به سفری اکتشافی برده تا از منظرهای گوناگون به رویدادها و شخصیت‌ها نگاه کند. این تکنیک نه تنها دنیای رمان را به واقعیت نزدیک‌تر کرده، بلکه تعادلی ظریف بین ارائه اطلاعات جامع و حفظ ابهام برقرار نموده و به خواننده فرصت داده تا با تحلیل رفتار شخصیت‌ها، به درونیاتشان پی ببرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Multivocality in the Novel Seyadat al-Qamar by Joukhah al-Harithi from the Perspective of Gérard Genette's Narrative Theory narrative theory

نویسندگان [English]

  • Tahere Jahantab 1
  • ahmad heidaryan shahri 2
  • Bahar seddighi 3

1 PhD of Arabic language & literature' Ferdowsi University of Mashhad.

2 Assistant professor’ ferdowsi university of mashhad

3 Associate Professor of Arabic language & Literature' Ferdowsi University of Mashhad

چکیده [English]

با نزدیک شدن رمان‌ها به دنیای واقعی، زمینۀ روی آوردن روایت‌ها به نظرگاه‌هایی چندگانه فراهم گردید و این امر در قالب مؤلفۀ چندصدایی تجلی یافت. رمان سیدات القمر جوخه الحارثی از جمله این تجربیات‌ ادبیات داستانی است که تعدد صدای راوی و کانونی‌شدگی، محور اساسی آن قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر نظریۀ روایی ژرار ژنت، روایت‌شناس فرانسوی به بررسی صدای راویان و کانونی‌شدگی-ها در رمان مذکور بپردازد و کاربست این دو عامل را در متن آن نمایان سازد. انتخاب این موضوع برای نگارندگان این جستار از آن جهت اهمیت داشته که به نظر می‌رسد از جمله دلایل اصلی مقبولیت جهانی اثر مذکور، به‌کارگیری صحیح قابلیت‌های روایی و به ویژه دو مؤلفۀ مذکور بوده است. یافته‌های این پژوهش که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شده، بدین قرار است: الحارثی با هنرمندی، ترکیبی پویا از انواع راویان و کانونی‌شدگی‌ها را به کار گرفته تا روایتی چندلایه و چندصدا خلق کند. در این میان راوی دانای کل، کانونی‌گر درونی و کانونی‌شدۀ بیرونی بیشترین تکرار را داشته‌اند. تغییر مداوم راوی، کانونی‌‌گران و کانونی‌شدگی‌ها خواننده را به سفری اکتشافی برده تا از منظرهای گوناگون به رویدادها و شخصیت‌ها نگاه کند. این تکنیک نه تنها دنیای رمان را به واقعیت نزدیک‌تر کرده، بلکه تعادلی ظریف بین ارائه اطلاعات جامع و حفظ ابهام برقرار نموده و به خواننده فرصت داده تا با تحلیل رفتار شخصیت‌ها، به درونیاتشان پی ببرد.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Genet
  • Narrator
  • Omniscient
  • Focalized
  • Focalizer