نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار جامعه المصطفی العالمیه، رشته تقسیر تطبیقی، ایران، قم، مجتمع آموزش عالی امام خمینی، مدرسه عالی تفسیر و علوم قرآن.

2 دانشیار، گروه زبان و ادبیات عرب، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.

3 کارشناسی ارشد، زبان و ادبیات عرب، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.

10.30479/lm.2024.20187.3707

چکیده

استعاره، از فرایندهای زبانی برای انتقال معناست که درنگاه سنّتی، آرائه‌ای بلاغی و خصیصه‌ای مختص به زبان است؛ درنگاه نوین ورویکرد ‌شناختی که زبان را بازتاب‌دهنده ساختارذهنی انسان می‌داند، اصطلاح«استعاره مفهومی» مرتبط باحوزه اندیشه وعمل انسان‌هاست که سرتاسر زندگی روزمره آن‌ها رادربرگرفته واقسامی مانند«استعاره جهتی»،«وجودی» و«ساختاری» دارد. درنگرش زبان‌شناسان نوین همچون«جورج لیکاف» استعاره مفهومی مرتبط با«طرح‌واره‌های تصویری» وبه‌دنبال انتقال مفاهیم انتزاعی ذهنی، درقالب معانی ملموس درزندگی روزمره است. ازسوی دیگر، قرآن ‌نیزبه‌مثابه متنی بلیغ ودرتخاطب باعموم انسان‌ها، ازاستعاره ‌مفهومی نیزبرای انتقال بهتر مفاهیم داستانی خود، بهره برده است،به‌ویژه درداستان پُرتکرارحضرت ‌موسی(ع) که بازگوکننده نحوۀ تعامل ایشان بامردم وبرخی چالش‎های اجتماعی است. مسئله اصلی د این پژوهش، واکاوی استعاره‎های ‌مفهومی داستان حضرت ‌موسی(ع) بارویکرد زبان‎شناسی «لیکاف» باروش تحلیلی-توصیفی و بهدف شناخت دقیق‌تر مفاهیم انتزاعی(ذهنی) به‌کار رفته در این داستان است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که در داستان قرآنی حضرت ‌موسی(ع) و با در نظر گرفتن رویکرد زبان‌شناسی «لیکاف»، هر سه نوع استعاره «جهتی»، «وجودی» و «ساختاری» استفاده شده است. «استعاره‌های جهتی»، برای مفهوم‌سازی مانند «تسلط» و «خیر و برکت» است. «استعاره‌های وجودی» نیز مفاهیمی ذهنی مانند محبت، رحمت و نعمت‎های الهی را مفهوم‎سازی می‌کند. «استعاره‌های ساختاری» نیز سه استعاره «لهو و لعب»، «زندگی به منزله سفر» و «دیدن برای دانستن» به مفهوم‌سازی امور ذهنی همچون: غفلت انسان از آخرت یا مشکلات زندگی دنیا و... پرداخته است. نتایج کلان تحقیق نشان می‌دهد که قرآن کریم، بر اساس اصول محاوره عقلائی و به هدف انتقال پیام‌های تربیتی در آیات قصص، به‌ویژه داستان حضرت موسی(ع)، انواع استعاره‌های مفهومی را به کار گرفته است

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Analyzing the conceptual metaphors of the Quran in the story of Prophet Moses(peace be upon him)Using Likaf's Theory of Cognitive Linguistics

نویسندگان [English]

  • Ehsan Ebrahimi 1
  • payman salehi 2
  • zahra yareh 3

1 Assistant Professor of Al-Mustafa International University Iran - Qom -Imam Khomeini Higher Education Center

2 Associate Professor, Department of Arabic Language and Literature, Ilam University, Ilam, Iran.

3 Master's degree, Arabic language and literature, Ilam University, Ilam, Iran.

چکیده [English]

of Prophet Moses(pbuh) which includes various topics and how he interacts with others or some social challenges.The main problem in this research is to analyze the conceptual metaphors of the story of Prophet Moses(pbuh) with the approach of Likaf's cognitive linguistics with analytical-descriptive method and with the aim of knowing more precisely the abstract concepts used in this story.Based on the findings of the research, in the verses describing the story of Prophet Moses(pbuh), the above directional metaphor(above) is used to conceptualize mastery, the safe directional metaphor(right) is used to onceptualize goodness and blessing, the directional metaphor is left(left) to conceptualize being evil, the directional metaphor Amam(front) and Khalaf(back) are used to conceptualize the future, and the directional metaphor behind(back) is used to conceptualize inattention.Also, in the conceptual metaphor section of ontology, 141 verses have the metaphor of a material phenomenon, the highest frequency of which is in Surah Taha.The metaphor of the inner container with the letter"fi" also includes 39 verses, the most frequent of which is in two surahs, Taha and Qasas.In the 13th verse of the story of Prophet Moses(pbuh), the derivatives of"Dahl" and"Kharj" are used for the metaphor of container.The metaphor of personalization is also used in 16 verses about the story of Prophet Moses(pbuh).Also, conceptual metaphors have been used in the structural part in three forms: the metaphor of playfulness, the metaphor of life as a journey, and the metaphor of seeing to know.