نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

• الهه ستاری ¹
• حسین شمس آبادی ²

¹ پژوهشگر پسادکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری

² دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری

چکیده

مفهوم «نیستی»، «فنا»، «هیچ‌انگاری» از مفاهیم اصیل و بنیادین در عرفان و تصوف از گذشته بوده است و امروزه نیز در قالب مفاهیم و اشکال دیگر بروز یافته است. فنا و نیستی در عرفان عالی‌ترین خصیصه یک انسان است که او را به درجات بزرگ و متعالی می‌رساند. در عرفان و فلسفه جدید این مقوله با وجود گسترش مباحث مادی‌گرایی و اومانیستی، همچنان با قوّت در میان معنویت‌‌گرایان و نظریه‌پردازان عرفان و فلسفه مدرن کاربرد دارد. از جمله همین صاحبنظران مایستر اکهارت می‌باشد که در آثار مشهور خود همچون مکاشفات، مواعظ و غیره بر مقوله نیستی انسان توجه زیادی کرده است. او که یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های معنوی دوره معاصر است، در آراء و آثار خود بر مؤلفه‌هایی چون ترک خودپسندی، فقر، انقطاع، وارستگی و غیره اشاره کرده است. این مقاله با توجه به اهمیت این بحث و چگونگی بازتاب بارقه‌هایی از آن در متون شعری معاصر عربی، کوشیده است تا به تحلیل این مؤلفه‌ها در شعر ودیع سعاده شاعر نوپرداز و برجسته لبنانی بپردازد. ودیع که از مشارب عرفانی، سورئالیستی و همچنین نهیلیستی و فلسفه دکارتی تغذیه می‌کند در شعر خود به مفهوم نیستی در سطح وسیعی بها داده است و این مقاله تلاش می‌کند، با تطبیق مؤلفه‌های نظریه اکهارت به رابطه شعر ودیع با مقوله نیستی اکهارت بپردازد. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که ودیع از نمودهای فنا همچون تواضع، نفی دانایی و ووارستگی بهره گرفته است و این نمودها را برای تجسم بهتر جهان‌بینی سورئالیستی، تبعید و پوچ‌گرایی به کار برده است.

کلیدواژه‌ها

• نیستی
• اکهارت
• ودیع سعاده
• شعر معاصر
• فلسفه مدرن

موضوعات

• نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی

عنوان مقاله [English]

Examining the problem Non-Existence and its Function in the Poetry of Wadih Sa'adeh Based on the Perspective of Meister Eckhart

نویسندگان [English]

• elaheh sattari ¹
• Hossein shamsabadi ²

¹ postdoctoral researcher at Hakim sabzevari university

² Associate Professor of Arabic Language and Literature Hakim Sabzevari University

چکیده [English]

The concepts of "non-existence," "death," and "nothingness" have long been fundamental in mysticism and Sufism, which have evolved to take on different nuances today. Death and non-existence represent the highest qualities of a human being in mysticism, elevating them to sublime states. Despite the proliferation of materialistic and humanistic discussions in contemporary mysticism and philosophy, the notions of death and non-existence persist strongly among spiritualists and modern philosophical theorists. Notably, Meister Eckhart, one of the most influential figures in contemporary spirituality, has extensively addressed the theme of non-existence in his renowned works. Through his views and writings, he emphasizes concepts such as selflessness, poverty, detachment, and transcendence. Recognizing the significance of this discourse and its reflections in contemporary Arabic poetic texts, this paper endeavors to analyze these principles in the poetry of Wadih Sa'adeh, a prominent and innovative Lebanese poet. Drawing from mystical, surrealist, nihilist, and Cartesian philosophical sources, Sa'adeh has conferred broad significance upon the concept of non-existence in his poetry. The article seeks to correlate the theoretical foundations of Meister Eckhart's ideas with the relationship between Wadih's poetry and the concept of Eckhartian non-existence. The research findings indicate that Wadih Sa'adeh has incorporated various elements and characteristics of an exalted and Eckhartian mortal human in his poetry, although his thematic emphasis deviates from the divine aspect

کلیدواژه‌ها [English]

• Nothingness, Eckhart, Wadih Sa'
• adeh, Contemporary Poetry, Modern Philosophy