مقاله پژوهشی
رسول بلاوی؛ فاطمه نعمتی؛ صادق البوغبیش
چکیده
مردم عرب خطّۀ خوزستان فرهنگ و تفکّرات خود را علاوه بر جامعۀ عرب از بقیۀ اقوام همجوار کسب کردهاند، این داد و ستد دوجانبه موجب ایجاد گنجینه زبانی و فرهنگی پرباری شده است. پژوهش و بررسی در زبان و فرهنگ این مردمان به ویژه ضربالمثلها میتواند دریچهای برای تبیین بسیاری از موضوعات مرتبط با زنان عرب ایران باشد. این زنان در نقش مادر، ...
بیشتر
مردم عرب خطّۀ خوزستان فرهنگ و تفکّرات خود را علاوه بر جامعۀ عرب از بقیۀ اقوام همجوار کسب کردهاند، این داد و ستد دوجانبه موجب ایجاد گنجینه زبانی و فرهنگی پرباری شده است. پژوهش و بررسی در زبان و فرهنگ این مردمان به ویژه ضربالمثلها میتواند دریچهای برای تبیین بسیاری از موضوعات مرتبط با زنان عرب ایران باشد. این زنان در نقش مادر، همسر، خواهر و دختر، در بسیاری از ضربالمثلها جایگاه والایی داشته و از آنها به نیکی یاد میشود. البته در پارهای از ضربالمثلها نیز، عنصر زن متهّم به شیطنت، سادگی، ضعف، حیلهگری و نیرنگ شده است که در رفتار با آنها جانب احتیاط را باید در نظر گرفت. این پژوهش با هدف تحلیل انتقادی گفتمان بازتابیافته درباره زنان در ضربالمثلهای عربی خوزستان و با بهرهگیری از نظریۀ فرکلاف به شیوۀ میدانی - تحلیلی نگاشته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که جامعه عرب خوزستان به سان دیگر ملتها و اقوام با استفاده از ضربالمثلها به بازتولید روابط بین عناصر مختلف نظام اجتماعی مانند خانواده، تبار، ازدواج، قدرت میپردازد و زن را به اشکال متعدّدی همچون زن مثبت، منفی، توأمان مثبت و منفی ترسیم میکند. در این گفتمان، قدرت، از آنِ مرد است، و گاهی زنی را به زنی دیگر با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی وی برتری میدهند. الگوی غالب در گفتمان ضربالمثلها اینست که به زن در نقش مادر و خواهر نگاه مثبتی وجود دارد اما در ضربالمثلهای مبتنی بر نظام خویشاوندی و روابط قبیلهای، تبعیض و نابرابری جنسیتی به طرز قابل توجهی نمود مییابد.
مقاله پژوهشی
فاطمه بوعذار؛ حسین مهتدی؛ رسول بلاوی؛ محمدجواد پورعابد
چکیده
من النظریات التی لاقت رواجًا أکادیمیًا فی الحقل الأدبی واللسانی، هی النظریة التداولیة، التی اتخذت اللغة وأفعالها مساحة لاختباراتها التحلیلیة، ذلک أنّها عکس المدرسة الشکلانیة لا تعنی باللغة وحدها، إنّما تبحث عما یقع خلف اللغة، بمعنى أنّها تأخذ بتحلیل الجانب غیر المکشوف فی النص، فتعید صیاغته وکشفه على ضوءها، وعلیه أجریت دراسات ...
بیشتر
من النظریات التی لاقت رواجًا أکادیمیًا فی الحقل الأدبی واللسانی، هی النظریة التداولیة، التی اتخذت اللغة وأفعالها مساحة لاختباراتها التحلیلیة، ذلک أنّها عکس المدرسة الشکلانیة لا تعنی باللغة وحدها، إنّما تبحث عما یقع خلف اللغة، بمعنى أنّها تأخذ بتحلیل الجانب غیر المکشوف فی النص، فتعید صیاغته وکشفه على ضوءها، وعلیه أجریت دراسات کثیرة على أعمال أدبیة کبیرة، سواء کان فی الأدب السردی أو الشعری، وقد تأثر المجال الأکادیمی العربی بهذه النظریة فرحبت به الأوساط الأکادیمیة العربیة، لذلک اتخذت هذه الدراسة النظریة التداولیة منهجًا لتحلیل مستوى الخطاب وإمکانیاته فی دیوان "الخیل والرماد" للشاعرة حصة البادی، ذلک بمساعدة آلیات المنهج التی أفردت لها الدراسة عدة محاور، وهی الإشاریات وأفعال الکلام والإنجازیة المباشرة وغیر المباشرة، إذ إنّ هذه الدراسة التحلیلیة تهدف إلى تحلیل الخطاب الشعری من خلال الأفعال، والظروف الاجتماعیة والنفسیة والسیاسیة التی أحاطت بالخطاب الشعری الأدبی لحصة البادی، ومدى تواشج هذه الظروف بالذات الکاتبة معتمدة علی الأسلوب التوصیفی-التحلیلی، وأهم ما توصّل إلیه هذا البحث أنّ الخطاب بأوجهه العدیدة یتطلب التداول من الشخص بعینه إلى مجموعة محددة، ویصح العکس أیضًا، لا سیما وأنّ الرسالة المتداولة من المرسِل إلى المرسل إلیه تحمل خلف لغتها قصدیة کاتبها، کما أنّ الدراسة رصدت حضورًا لافتًا للأفعال الإشاریة فی الدیوان وکانت تحیل إلى قضایا شمولیة وعامة تتناسب مع القارئ العام، موجِّهة له خطابها العام مما أسهمت فی تشکیل الرؤی التواصلیة بین الشاعرة ومتلقیها، فیما کانت الأفعال الکلامیة غیر مباشریة فی أغلبها وتأثیریة لکونها تطرح مشاعر الذات الکاتبة تجاه الأحداث الکونیة.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
پیمان صالحی؛ مسلم خزلی؛ مینا پیرزادنیا؛ رامین آبسالان
چکیده
نشانهشناسی به عنوان یکی از شیوههای نقد ادبی در ادبیات نوین جایگاه ویژهای به خود اختصاص داده است و بررسی نشانههای زبانی ابعاد تازه و نامکشوفی از دنیای درون متن را برای خواننده بازگو میکند. یکی از نظریهپردازان مشهور در نشانهشناسی چارلز سندرس پیرس آمریکایی است که با رد دوجهی بودن ساختار نشانه و ارائۀ الگوی سه وجهی خود برای ...
بیشتر
نشانهشناسی به عنوان یکی از شیوههای نقد ادبی در ادبیات نوین جایگاه ویژهای به خود اختصاص داده است و بررسی نشانههای زبانی ابعاد تازه و نامکشوفی از دنیای درون متن را برای خواننده بازگو میکند. یکی از نظریهپردازان مشهور در نشانهشناسی چارلز سندرس پیرس آمریکایی است که با رد دوجهی بودن ساختار نشانه و ارائۀ الگوی سه وجهی خود برای نشانه به مطالعات نشانهشناسی نظم و ترتیب خاصی بخشید. عبدالعظیم فنجان شاعر نوگرای عراقی که عشق و مضمونهای عاشقانه جزء اصلیترین اغراض شعری اوست و زبان شعری نوین و استفادۀ هنرمندانۀ وی از نشانههای زبانی باعث تمایز سبک بیانی او میشود. پژوهش حاضر میکوشد با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر الگوی سه وجهی پیرس به بررسی شکلگیری نشانههای سازندۀ مفهوم عشق در شعر عبدالعظیم فنجان بپردازد و نقش سه جزء نشانه یعنی بازنمون، موضوع و تفسیر را در خلق مضمونهای عاشقانه را نقد و بیان کند. از نتایج پژوهش چنین استنباط میشود که نشانههای مربوط به عشق در قالب رمزگانهای زمانی، مکانی، بینامتنی و محور جانشینی و همنشینی تولید میشوند و بازنمون هرکدام از آنها بر اساس مقولۀ اوّلیت حالت کیفی و بُعد تصویری و صدایی نشانه را به تصویر میکشد و موضوع بر پایۀ مقولۀ ثانویت بُعد عملی تجربههای عاطفی شاعر در جهان واقع نشان میدهد و با توجه به مقولۀ ثالثیت تفسیر نشانه مفهومی کلّی را بیان میکند که در تمام ابیات قصیده تنیده شده است.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
بهمن اقازاده؛ عبدالاحد غیبی؛ مهین حاجی زاده؛ حسن اسماعیل زاده
چکیده
نشانهشناسی ادبی به عنوان یکی از شیوههای نقد ادبی به بررسی ساختار دلالتی آثار ادبی میپردازد و با تحلیل جهان درون متن، نقش نشانههای زبانی در ساخت و تولید معنای اثر ادبی را بیان میکند. نظریۀ نشانهشناسی پیرس از روشهای نقدی مناسب برای تحلیل آثار منظوم است که نشانه را به سه بخش بازنمون، موضوع و تفسیر تقسیم میکند. در این نظریه ...
بیشتر
نشانهشناسی ادبی به عنوان یکی از شیوههای نقد ادبی به بررسی ساختار دلالتی آثار ادبی میپردازد و با تحلیل جهان درون متن، نقش نشانههای زبانی در ساخت و تولید معنای اثر ادبی را بیان میکند. نظریۀ نشانهشناسی پیرس از روشهای نقدی مناسب برای تحلیل آثار منظوم است که نشانه را به سه بخش بازنمون، موضوع و تفسیر تقسیم میکند. در این نظریه مفهوم نشانه و شکل نهایی آن از ارتباط این سه جزء با هم تشکیل میشود. در شعر معاصر، شاعر به کمک نشانههای زبانی مضمونهای شعریاش را خلق میکند و به شکلی کنایی و غیرصریح اغراض شعری خود را بیان میدارد. محمد آدم شاعر مصری از شاعران نوگرایی است که مفهوم مرگ در اشعارش بازتاب وسیعی دارد و نشانهها در خلق مضمونهای شعریاش در مورد مرگ نقش مهمی ایفا میکند. مقاله حاضر میکوشد با تأکید بر نظریۀ نشانهشناسی پیرس و همچنین استفاده از مبانی نشانهشناسی رمزگانها، نشانههای مربوط به مفهوم مرگ را در اشعار محمد آدم تحلیل کند و وجوه پنهان متن شعر او را آشکار سازد. دادههای پژوهش حاکی از آن است که آدم از طریق بازنمون و تصاویر شعری و حالات مرئی همچون تصویر سقوط سنگها و عنکبوتهای بزرگ و ... روساخت متن خود را میسازد و به کمک موضوع و با ذکر جزئیات، برخی ویژگیهای مرگ نظیر ترسناک بودن و ناشناخته بودن آن، مفهوم نشانههای مربوط به مرگ را گسترش میدهد و در پایان با کمک تفسیر، مفهوم نشانه را تکمیل میکند و نگرش کلی خود نسبت به مقولۀ مرگ و زندگی را بیان میکند.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
زهره بهروزی؛ علی خضری؛ رسول بلاوی؛ محمد جواد پورعابد(حصاوی)
چکیده
الاستعارة المفهومیّة تقنیة لغویة حدیثة فی اللغة المعرفیّة حیث یقوم علی العلاقة بین اللّغة والإدراک وتخلق العدید من الصّور للمفاهیم الانتزاعیّة. لایکوف وجونسون حدّدا أنماط الاستعارة المفهومیّة من خلال کتابهما (الاستعارات الّتی نحیا بها) وفتحا باباً جدیداً فی البحوث اللّغویّة؛ لأنّ علم اللّغة المعرفیة یرکّز علی دراسة الاستعارة ...
بیشتر
الاستعارة المفهومیّة تقنیة لغویة حدیثة فی اللغة المعرفیّة حیث یقوم علی العلاقة بین اللّغة والإدراک وتخلق العدید من الصّور للمفاهیم الانتزاعیّة. لایکوف وجونسون حدّدا أنماط الاستعارة المفهومیّة من خلال کتابهما (الاستعارات الّتی نحیا بها) وفتحا باباً جدیداً فی البحوث اللّغویّة؛ لأنّ علم اللّغة المعرفیة یرکّز علی دراسة الاستعارة ونشأتها بناءً علی الثقافة والأفکار، رغم أنّ علم البلاغة یتناول الاستعارة بالمعالجة من جهة قوة الشاعر ومخیلته. تقنیّة الاستعارة المفهومیّة أو الإدراکیّة تحظی بدور هام فی الدّراسات اللّغویّة لأنّها تُعتبر عملیّة ذهنیّة قبل أن تکون لغویّة. اعتماداً علی هذه التقنیّة، الکتاب والشعراء یستطیعون التجسید وتصویر المفاهیم المجرّدة الانتزاعیّة بشکل أحسن، کما رأینا الاستعارة المفهومیّة میزة لغویّة عند فلیحة حسن فی دیوانها (یا أمّی)؛ بما أنّ فکرة الشاعرة فی هذا الدیوان تتمحور حول المفاهیم الإنسانیّة، والمفاهیم الاجتماعیّة، وتوظیف الاستعارة فی خدمة تعمیق المعانی والتعبیر عن مفاهیم الحرب، والفراق، والأحاسیس والعواطف، والکارثة، والروح، والزمن، والحبّ. فهذا لفت انتباهنا واعتماداً علی المنهج الوصفی التحلیلی، قمنا بدراسة الاستعارات المفهومیّة المستخدمة وتوظیفها فی دیوان (یا أمی). فقد توصلت الدّراسة إلی أنّ الشاعرة قد استفادت من الاستعارات المفهومیّة علی ثلاثة أنماطها: الاستعارة البنیویّة، والأنطولوجیّة، والاتّجاهیّة، وإنّها لم تکتف بإطار محدّد للتعبیر عن الأحاسیس، بل معتمدة علی الإبداع وخلق الاستعارات الجدیدة تعرب عن أفکارها خاصّة أحاسیسها بأنماط وتعابیر متنوّعة، وتعطی تصویراً واضحاً عمّا یؤذیها أو یفرحها؛ لتأثیر الجنس والروح اللطیفة لفلیحة حسن رأینا أنّ الشاعرة قد اعتمدت علی عناصر الطبیعة فی حقل المبدأ حینما تظهر الأحساسیس المّرة والحلوة، والروح، والنفس فی حقل المقصد.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
حسن اسماعیل زاده؛ پرویز احمدزاده هوج؛ امیر فرهنگ دوست
چکیده
دستیابی به شناختی سنجشپذیر از هویّت، همواره از دغدغههای بنیادین علوم شناختی بوده است. امروزه با پیچیدگیهای ذهنی و رفتاری انسان معاصر، کاوشهای هویّتشناسانه به مسئلهای فراگیر در انسانشناسی تبدیل شده است؛ بهگونهای که رویکردهای مختلفی را ذیل "هویّت و انواع آن" به ظهور رسانده است. در این میان، روانشناسی به ...
بیشتر
دستیابی به شناختی سنجشپذیر از هویّت، همواره از دغدغههای بنیادین علوم شناختی بوده است. امروزه با پیچیدگیهای ذهنی و رفتاری انسان معاصر، کاوشهای هویّتشناسانه به مسئلهای فراگیر در انسانشناسی تبدیل شده است؛ بهگونهای که رویکردهای مختلفی را ذیل "هویّت و انواع آن" به ظهور رسانده است. در این میان، روانشناسی به نام «جیمز مارسیا»، در ادامۀ دیدگاه «اریکسون» دربارۀ هویّت، با طرح دو متغیر "تجربۀ بحران" و "تعهدپذیری"، چهار وضعیت عملیاتی از هویّت دستهبندی میکند که عبارتند از: هویّت پراکنده، زودرس، ناتمام و موفق. در تئوری او که به "پایگاههای هویّت" مشهور است، هر یک از این مراحل، بر حسب برخورداری از عوامل تعیینکنندۀ "بحران" و"تعهد" از هم تمییز مییابند؛ رویکردی که با تحلیل رفتاری کنشها و نگرهها، ظرفیت مناسبی را برای رمانپژوهان در دستیابی به درکی روانشناختی از هویّت فراهم ساخته است. پژوهش حاضر میکوشد با بهرهجویی از مؤلفههای این رویکرد روانشناختی، هویّتیابی و نحوۀ دستیابی به آن را در رمان أزهر جرجیس به نام «النُوم فی حَقْلِ الکَرْز» که سوژههای انطباقپذیری با دیدگاه حاضر دارد، بررسی کند. از جمله دستاوردهای این جستار که بهصورت توصیفی تحلیلی فراهم آمده، ارتباط دوسویه و ناگسستنی مکان و فرد در پیشروی یا رکود و پسروی در پایگاههای هویّتی مارسیا است؛ مقولهای که نویسنده با روایتی چندلایه از جایگاه قهرمان داستانش در شهرهایی چون بغداد و اُسلو بر آن صحّه میگذارد. از دیگر نتایج قابلتوجه، همسویی خطوط چهارگانۀ داستان و پایگاههای هویّت مارسیا در تعداد شمارگان است که توجه ارادی نویسنده به این رویکرد را به شکل جدیتر تقویت بخشیده است.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
عذرا دریس؛ ناصر زارع؛ خداداد بحری؛ سید حیدر فرع شیرازی
چکیده
حظیت اللغة باهتمام کثیر من جانب اللغویین والباحثین ولا سیّما اللسانیین منهم، فظهرت نظریات عدیدة تناولتها بشتّى أنواعها ومن تلک النظریات هی نظریة التواصل اللغوی أو اللسانی لرومان جاکبسون. طرح رومان جاکبسون النظریة التواصلیة على أساس وظائف اللغة الستّ؛ وهی الوظائف الّتی لا یتحقق الحدث الکلامی إلّا بواسطتها. وتُعَدُّ النصوص الشعریة ...
بیشتر
حظیت اللغة باهتمام کثیر من جانب اللغویین والباحثین ولا سیّما اللسانیین منهم، فظهرت نظریات عدیدة تناولتها بشتّى أنواعها ومن تلک النظریات هی نظریة التواصل اللغوی أو اللسانی لرومان جاکبسون. طرح رومان جاکبسون النظریة التواصلیة على أساس وظائف اللغة الستّ؛ وهی الوظائف الّتی لا یتحقق الحدث الکلامی إلّا بواسطتها. وتُعَدُّ النصوص الشعریة من الأجناس الأدبیة المقترنة بالتواصل اللغوی؛ لأنّها أداة التواصل ما بین الشاعر والمتلقّی. تسعى هذه الدّراسة إلى تناول نظریة التواصل اللغوی فی شعر الشاعر العمانی طلال الصلتی معتمدةً على المنهج الوصفی-التحلیلی. ولقد تطرّقت الدّراسة إلى وظائف اللغة الستّ فی شعر الشاعر وهی: الوظیفة الانفعالیة والوظیفة الانتباهیة والوظیفة الإفهامیة والوظیفة المرجعیة والوظیفة المیتالسانیة أو ما وراء اللغة والوظیفة الشعریة. وفی النهایة توصّلت إلى بعض النتائج منها: اختار الشاعر فی الوظیفة الإفهامیة الألفاظ المتداولة وتجنّب التعقید، وتجلّت الوظیفة الانتباهیة فی النصوص التی استهدفت التأثیر فی الرّب سبحانه وتعالى وفی حبیبة الشاعر، فلم یبثّ الشاعر رسائله للقارئ فقط. وجاءت نصوصه المؤدیة للوظیفة المرجعیة کتقاریر واضحة لتبیین هواجسه للمتلقّی.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی
چکیده
از منظر زبانشناسی شناختی، نظامِ مفهومی که انسان بر اساس آن فکر میکند و سخن میگوید ماهیتی مبتنی بر استعاره دارد؛ بنابراین استعاره بخش مهمی از زبان را تشکیل میدهد و میتواند یکی از راههای شناخت ساختار روانی افراد جامعه و مفاهیم ذهنی آنها باشد. بهتبع آن، استعارة برگرفته از فناوری نیز میتواند بیانکنندة ساختار روانی گویشوران ...
بیشتر
از منظر زبانشناسی شناختی، نظامِ مفهومی که انسان بر اساس آن فکر میکند و سخن میگوید ماهیتی مبتنی بر استعاره دارد؛ بنابراین استعاره بخش مهمی از زبان را تشکیل میدهد و میتواند یکی از راههای شناخت ساختار روانی افراد جامعه و مفاهیم ذهنی آنها باشد. بهتبع آن، استعارة برگرفته از فناوری نیز میتواند بیانکنندة ساختار روانی گویشوران زبان و مفاهیم ذهنی آنها دربارة نحوة مواجهة انسان با فناوری و چگونگی تعامل این دو با هم باشد. در این پژوهش تلاش شده با تکیهبر روش توصیفی-تحلیلی، استعارة مفهومی «انسان، فناوری است» در زبان محاورة عربی بررسی شود. نتایج نشان میدهد در زبان محاورة عربی یک مدل شناختی-آرمانی از ارتباط انسان و فناوری وجود دارد که در آن، قلمرو منبع شامل عناصری همچون «ماشین»، «تلفن همراه»، «رایانه»، «اینترنت» و «صنعت» است و «انسان» بهعنوان قلمرو هدف، نقطة ثقل این مدلِ شناختی است. بنابراین استعارة مفهومی «انسان، فناوری است» با تمامی اجزایش، بهطور ناخودآگاه در زبان محاورة عربی برانگیختهشده و نگاشت استعاری میان قلمرو منبع و هدف را پدید میآورد. نگاشتی که بر مبنای آن مفاهیم انتزاعی با زبانی ساده و ملموس بیان میشود و بهنوعی تداعیگر استیلای فناوری بر ذهن و زبان انسان و ناتوانی او در برابر فناوری است.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
حجت رنجی؛ سید محمد میرحسینی؛ احد پاشازانوش؛ علیرضا نظری
چکیده
آیه نور از دیر باز مورد توجه بیشتر قرآن پژوهان بوده است. خداوند بهرغم نفی قاطع هر گونه همانندی بین ذات الهی خویش و دیگر کائنات، در این آیه توحیدی از تمثیل و زبان تمثیلی استفاده کرده است. مفسران قرآن عمدتاً آیه مذکور را بر اساس اعتقاد به معنای ظاهری و باطنی تفسیر کردهاند و هر مفسر با اصل قرار دادن یکی از این دو درصدد معنایابی این ...
بیشتر
آیه نور از دیر باز مورد توجه بیشتر قرآن پژوهان بوده است. خداوند بهرغم نفی قاطع هر گونه همانندی بین ذات الهی خویش و دیگر کائنات، در این آیه توحیدی از تمثیل و زبان تمثیلی استفاده کرده است. مفسران قرآن عمدتاً آیه مذکور را بر اساس اعتقاد به معنای ظاهری و باطنی تفسیر کردهاند و هر مفسر با اصل قرار دادن یکی از این دو درصدد معنایابی این آیه بر آمده است. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی با انتخاب تفاسیر سه مفسر بزرگ: سید مرتضی، ملاصدرا و سلطان محمد گنابادی به بررسی تفسیر آنها از آیه نور و مقایسه آنها میپردازد. این مفسران با گرایش فکری مختلف و گاهی متضاد رویکرد متفاوتی در فرآیند فهم معنای این آیه داشتهاند؛ علی رغم اینکه هر سه از معنای ظاهری عدول میکنند، سید مرتضی آیه را با اصل قرار دادن ادله عقلی، در محدوده زبان عربی و قابلیتهای آن میفهمد؛ زیرا کلام الهی نوعی خطابه است. در مقابل، ملاصدرا و گنابادی قائل به معنای باطنی آیات بوده و قرآن را کلامی رمزگونه میدانند که ظرفیت معنایی بالایی داشته و لازمه دریافت معنای آن، مکاشفه و درون سازی معنوی است. کار سید مرتضی به معنای سنتی همان تفسیر مبتنی بر عقل و زبان است که در این مسیر از دانش زبانی و کلامی خود بهره برده، ولی این کوشش برای فهم معنا در نزد ملاصدرا و گنابادی بیشتر تأویل به معنای تطبیق آیه بر مصادیق متعدد و حتی بیشمار است.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
ایمان قنبری اقدم؛ علی اکبر محسنی؛ علی سلیمی قلعه ئی؛ وحید سبزیان پور
چکیده
طارق بکاری (1988م) نویسندۀ اهل مراکش، از نویسندگان توانایی است که با قلم شیوا و هنرمندانه خود توانسته است بخش قابل توجّهی از مشکلاتی که دامنگیر جامعۀ مراکش و جامعۀ اسلامی- عربی شده است را موشکافانه مورد نقد قرار دهد. رمّان «القاتل الأشقر» یکی از آثار برجستۀ اوست که وی در آن ناهنجاری-هایی همچون، رواج روسپیگری، بحران هویت، قتل ...
بیشتر
طارق بکاری (1988م) نویسندۀ اهل مراکش، از نویسندگان توانایی است که با قلم شیوا و هنرمندانه خود توانسته است بخش قابل توجّهی از مشکلاتی که دامنگیر جامعۀ مراکش و جامعۀ اسلامی- عربی شده است را موشکافانه مورد نقد قرار دهد. رمّان «القاتل الأشقر» یکی از آثار برجستۀ اوست که وی در آن ناهنجاری-هایی همچون، رواج روسپیگری، بحران هویت، قتل و کشتار و... را مورد بررسی قرار داده است. عنوان این اثر، سرشار از نشانههای است که او با هوشمندی خاصی آن ها را در اثر گنجانده است. نویسندگان در این جستار بر آن بودهاند تا با روشی نشانهشناسانه به بررسی نشانههای موجود در عنوان رمان «القاتل الأشقر» بپردازند. نتایج بررسیها نشان میدهد که کلمۀ «القاتل» علاوه بر معنای ظاهری آن، اشاره به حوادث کشندهای همچون تجاوزهای دوران کودکی، آسیب عاطفی و از دست رفتن حیثیت در رابطه با شامّة، بحران هویت و ... به حوادثی دارد که بخشی از شخصیت أشقر را به نابودی کشاندهاند. همچنین، واژه الأشقر، از لحاظ نمادین میتواند به داغ ننگ ناشی از نامشروع بودن، خاص بودن، و مفاهیمی از این دست اشاره داشته باشد که ارتباط و همنشینی آن با «القاتل» این مسئله را توجیه میکند. وی در این اثر به شیوۀ هنرمندانهای روند تحوّل شخصیت أشقر به قاتلی خونآشام و پیوستن او به داعش را به تصویر کشیده است. در واقع، نویسنده با گنجاندن نشانههای گوناگون زبانی به دنبال آن بوده است تا پرده از روی بحران هویت و فساد اخلاقی سران داعش برگیرد.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
علی اصغر یاری اصطهباناتی؛ آزاده قادری
چکیده
با توسعه مطالعات روانشناسی و توجه به ابعاد رشد شناختی، شخصیتی، هیجانی و اجتماعی کودک، ضرورت برخورداری از بهزیستی روانشناختی جهت عملکرد مثبت در زندگی و خلق آیندهای سازنده و پربار برای کودکان، مشخص گردیدهاست؛ بنابراین کارکرد ادبیات و بهویژه داستان بهعنوان روش راهبردی غیرمستقیم در توسعه و بهبود همهجانبه رشد کودک انکارناپذیر ...
بیشتر
با توسعه مطالعات روانشناسی و توجه به ابعاد رشد شناختی، شخصیتی، هیجانی و اجتماعی کودک، ضرورت برخورداری از بهزیستی روانشناختی جهت عملکرد مثبت در زندگی و خلق آیندهای سازنده و پربار برای کودکان، مشخص گردیدهاست؛ بنابراین کارکرد ادبیات و بهویژه داستان بهعنوان روش راهبردی غیرمستقیم در توسعه و بهبود همهجانبه رشد کودک انکارناپذیر است؛ زکریا تامر نویسنده عربزبان در حوزه ادبیات کودک، داستان را بستری میداند که دارای کارکرد تربیتی و روانشناختی است و در پرورش و شکوفایی شخصیتی کودک و تأمین سلامت روانی او مؤثر است این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و در نظر داشتن ضرورت سلامت روانی و افزایش میزان سطح بهرهوری و خودشکوفایی کودکان به بررسی مؤلفههای بهزیستی پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زکریا تامر با اسلوبی روان با خیالی ساده که مبتنی بر واقعیت بیرونی میباشد و در قالب شخصیتهایی حیوانی، برگرفته از عناصر طبیعت و گاهی انسانی به موازات تبیین ارزشهای اخلاقی در داستانهایش به ابعاد رشد شخصیتی کودک و بهبود سلامت روانی و در نهایت به تبیین شاخصهای بهزیستی روانشناختی ازجمله رشد فردی، خویشتن پذیری، خودمختاری، ارتباط مثبت و مؤثر با دیگران، معنامندی در زندگی، داشتن قدرت مؤثر و تسلط در مدیریت شرایط جهان پیرامون میپردازد همچنین با کاربردهای نمادین و استعاری زبان در تلاش است دوری از خود انگاری آرمانی و توجه به خود پنداره را در نهاد کودک نهادینه کند.
مقاله مستقل
پژوهشهای زبان شناختی در زبان عربی
طیبه سیفی؛ زهرا ناظمی
چکیده
رمان «ملوک الرمال» اثر نویسنده معاصر عراقی علی بدر روایتی تودرتو و چند لایه است که نویسنده با بهم ریختگی روایت تلاش میکند گوشهای از واقعیت تاریخ عراق را روایت کند. نظریه ژپ لینت ولت در روایتشناسی بر مبنای تقابل راوی و مخاطب با کنشگران شکلگرفته است و از نظر او هر روایت دو سطح دارد: یک سطح مربوط به کنشگران و کنش آنهاست و سطح ...
بیشتر
رمان «ملوک الرمال» اثر نویسنده معاصر عراقی علی بدر روایتی تودرتو و چند لایه است که نویسنده با بهم ریختگی روایت تلاش میکند گوشهای از واقعیت تاریخ عراق را روایت کند. نظریه ژپ لینت ولت در روایتشناسی بر مبنای تقابل راوی و مخاطب با کنشگران شکلگرفته است و از نظر او هر روایت دو سطح دارد: یک سطح مربوط به کنشگران و کنش آنهاست و سطح دیگر که راوی و مخاطب در آن قرار دارند و این دو سطح کاملا از یکدیگر جدا هستند. در سطح کنشگران رویدادی در زمان گذشته (ماضی ساده) به وقوع پیوسته و تمامشده است و در سطح راوی و مخاطب که در زمان حال قرار دارند با یک انفصال (زمانی و مکانی) از گذشته درباره آنچه قبلا اتفاق افتاده است، صحبت میکنند. بر این اساس لینت ولت نظریه گونهشناسی روایی را مطرح کرد و آن را ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺳﻪ وﺟﻪ دﻧﯿﺎی داستانی راوی، ﮐﻨﺸﮕﺮ و ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻗﺮار داد ﮐﻪ اﯾﻦ ﺳﻪ وﺟﻪ، ﺑﺮرﺳﯽ روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد گونهشناسی را ﻓﺮاﻫﻢ میآورد؛ پژوهش حاضر سعی دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی موقعیتهای روایی این رمان را برمبنای نظریه ژپ لینت ولت مورد بررسی و تحلیل قرار دهد تا روشها و شگردهای روایی علی بدر را در خلق این رمان و نیز اهداف وی را از این رویکردها استخراج و واکاوی کند و با تحلیل سطوح مختلف روایی این رمان، معانی پنهان در لایههای مختلف آن کشف و مخاطب با شیوه روایی علی بدر در این رمانآشنا شود.
مقاله پژوهشی
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
مریم محمدی؛ مرتضی قائمی
چکیده
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت ...
بیشتر
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت نحوی به ظاهر یکسان ایجاد میکند، در عنوان جای گرفت. آنچه به کمک روش توصیفی- تحلیلی و به واسطة منابع اینترنتی موثق و نیز مراجعه به کتابخانه، حاصل آمد، به این قرار است: تناوبِ فعّال/ میانی معرّفی در مطابقت بر افعال نامة پنجاه و سوّم نهجالبلاغه، بیشترین بسامد را داشت. تناوب نشاندار در دستة صداهای فعّال/ میانی، نیز دارای بیشترین فراوانی است. تناوب منظّم از نظر کلایمن در 10 فعل به ایجاد معنا میپردازد. تناوب مکانی، مفعول غیرمستقیم را به صحنة فعلی نزدیکتر و در نتیجه کنشپذیرتر کرده است.
کلیدواژهها: معنا و نحو، صدای دستوری، کلایمن، تناوب، نهجالبلاغه، نامة پنجاه و سوّم.
مقاله پژوهشی
پژوهشهای زبانشناسی کاربردی در حوزه زبان عربی
مریم علی یاری؛ ابوالحسن امین مقدسی
چکیده
اندیشۀ سلفی، بهعنوان یک پدیدۀ رئالیستی، از مهمترین موضوعاتی است که در صد سال اخیر در عرصۀ سیاسی اجتماعی و بالطبع در عرصۀ ادبی راه یافته و به یک گفتمان تبدیل شده است. این اندیشه در معنای اصطلاحی امروز، نتیجۀ جریانی در تاریخ اسلام است که در تمسک به دین، خود را تابع سلف صالح دانسته و در اعمال و اعتقادات از سلف، یعنی پیامبر اسلام (ص)، ...
بیشتر
اندیشۀ سلفی، بهعنوان یک پدیدۀ رئالیستی، از مهمترین موضوعاتی است که در صد سال اخیر در عرصۀ سیاسی اجتماعی و بالطبع در عرصۀ ادبی راه یافته و به یک گفتمان تبدیل شده است. این اندیشه در معنای اصطلاحی امروز، نتیجۀ جریانی در تاریخ اسلام است که در تمسک به دین، خود را تابع سلف صالح دانسته و در اعمال و اعتقادات از سلف، یعنی پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین پیروی میکنند. البته آنچه امروزه در عرصۀ سیاسی و اجتماعی مشاهده میشود، جریانات انحرافی سلفیه است که محصول تفسیر نادرست ابنتیمیه از مفاهیم توحید، شرک، سنت و بدعت است. این پژوهش، با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به تحلیل گفتمان سلفی در اشعار احمد محرم، شاعر ناسیونالیست و اسلامگرای مصری پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اشعار سیاسی محرم متکی بر ایدئولوژی اسلامی در سه محور اسلامگرایی، ملیگرایی و گرایشهای قومی و عربی تبلور مییابد. گفتمان سلفی اصلاحگرا در شعر احمد محرم متأثر از گرایش سلفی سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده به موضوعاتی مانند تشکیل جامعۀ اسلامی، بازگشت به اسلام اصیل و قرآن، حاکمان نالایق، جهل، غفلت و ضعف اراده در مردم و مبارزه با استعمار میپردازد. اشعار سیاسی محرم بیانگر یک هویت تکواره است که از نگرش اسلامی وی نشأت گرفته است. از سوی دیگر، تقابل با گفتمان عرفی و سکولار در جامعۀ مصر، رجوع به گذشته و جامعۀ آرمانی، مفاهیمی هستند که هویت مقاومت را در سلفیگری شاعر ایجاد و تقویت نمودهاند.