عبدالعلی آل بویه ی لنگرودی؛ فریبا مدبری
دوره 2، شماره 3 ، خرداد 1390، ، صفحه 1-27
چکیده
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، نوعی نیاز معنوی ، فردی و اجتماعی دست به دست هم دادند و مکتب رمانتیسم را به وجود آوردند. اساس این نهضت ادبی، بر تخیّل فردی و خلاقیّت براساس تخیّل بود و در واقع عکس العملی بود در برابر مکتب کلاسیسم که با زبانی کلیشهای میخواست اخلاقی محدود را تعلیم دهد. گرچه پیدایش مکتب رمانتیسم در ادبیات فارسی ...
بیشتر
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، نوعی نیاز معنوی ، فردی و اجتماعی دست به دست هم دادند و مکتب رمانتیسم را به وجود آوردند. اساس این نهضت ادبی، بر تخیّل فردی و خلاقیّت براساس تخیّل بود و در واقع عکس العملی بود در برابر مکتب کلاسیسم که با زبانی کلیشهای میخواست اخلاقی محدود را تعلیم دهد. گرچه پیدایش مکتب رمانتیسم در ادبیات فارسی و عربی زمینه های مشترک زیادی ندارد. ولی همگونی های زیادی میان پیروان این مکتب ادبی در فارسی و عربی به چشم می خورد. از میان ویژگی هایی که برای شعر رمانتیک برشمرده اند، گمنامی و تنهایی، پناه بردن به خاطرات گذشته ، سفر اندیشه های عصیانگرانه علیه معشوق و اعتراض به ناهنجاریهای جامعه و طبیعت و تداعی در شعر نادرپور وضوح بیشتری دارد؛ و در شعر شابّی ، شور و نشاط و عشق به زندگی ، مشارکت با وجدان جمعی ، نگرانی از سرنوشت مردم، امید به آینده روشن و خوش بینی، بیشتر جلوه گری می کند. در این جستار، با روش کتابخانهای و سندکاوی، ضمن نگاهی کوتاه به مکتب رمانتیسم در ادب عربی و فارسی، سعی شده تا که اشعار رمانتیک دو شاعر معاصر عرب و ایرانی، ابوالقاسم شابی(1909-1934م) و نادر نادرپور، (1307-1374ش )که هر یک به نوعی نمایندهی مکتب رمانتیسم در دورهی خود بوده اند، بررسی شود.