رسول بلاوی؛ فاطمه نعمتی؛ صادق البوغبیش
چکیده
مردم عرب خطّۀ خوزستان فرهنگ و تفکّرات خود را علاوه بر جامعۀ عرب از بقیۀ اقوام همجوار کسب کردهاند، این داد و ستد دوجانبه موجب ایجاد گنجینه زبانی و فرهنگی پرباری شده است. پژوهش و بررسی در زبان و فرهنگ این مردمان به ویژه ضربالمثلها میتواند دریچهای برای تبیین بسیاری از موضوعات مرتبط با زنان عرب ایران باشد. این زنان در نقش مادر، ...
بیشتر
مردم عرب خطّۀ خوزستان فرهنگ و تفکّرات خود را علاوه بر جامعۀ عرب از بقیۀ اقوام همجوار کسب کردهاند، این داد و ستد دوجانبه موجب ایجاد گنجینه زبانی و فرهنگی پرباری شده است. پژوهش و بررسی در زبان و فرهنگ این مردمان به ویژه ضربالمثلها میتواند دریچهای برای تبیین بسیاری از موضوعات مرتبط با زنان عرب ایران باشد. این زنان در نقش مادر، همسر، خواهر و دختر، در بسیاری از ضربالمثلها جایگاه والایی داشته و از آنها به نیکی یاد میشود. البته در پارهای از ضربالمثلها نیز، عنصر زن متهّم به شیطنت، سادگی، ضعف، حیلهگری و نیرنگ شده است که در رفتار با آنها جانب احتیاط را باید در نظر گرفت. این پژوهش با هدف تحلیل انتقادی گفتمان بازتابیافته درباره زنان در ضربالمثلهای عربی خوزستان و با بهرهگیری از نظریۀ فرکلاف به شیوۀ میدانی - تحلیلی نگاشته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که جامعه عرب خوزستان به سان دیگر ملتها و اقوام با استفاده از ضربالمثلها به بازتولید روابط بین عناصر مختلف نظام اجتماعی مانند خانواده، تبار، ازدواج، قدرت میپردازد و زن را به اشکال متعدّدی همچون زن مثبت، منفی، توأمان مثبت و منفی ترسیم میکند. در این گفتمان، قدرت، از آنِ مرد است، و گاهی زنی را به زنی دیگر با توجه به نقش و جایگاه اجتماعی وی برتری میدهند. الگوی غالب در گفتمان ضربالمثلها اینست که به زن در نقش مادر و خواهر نگاه مثبتی وجود دارد اما در ضربالمثلهای مبتنی بر نظام خویشاوندی و روابط قبیلهای، تبعیض و نابرابری جنسیتی به طرز قابل توجهی نمود مییابد.
زینب دریانورد؛ رسول بلاوی
چکیده
وفقاً للتطوّر الذی حصل فی بناء القصیدة العربیة المعاصرة لما تأثّرت به من جمالیات الأجناس الأدبیة المجاورة کالقصة والروایة، فقد بادرت بالاندماج فی الفنون الجمیلة کالفن التشکیلی والمسرح والسینما، وممّا یلفت الانتباه هو أنّها استلهمت مادة المؤثرات البصریة والسمعیة من هذه الفنون، ویُقصد بها کلّ الأشیاء التی تظهر فی الخلفیة وکادر ...
بیشتر
وفقاً للتطوّر الذی حصل فی بناء القصیدة العربیة المعاصرة لما تأثّرت به من جمالیات الأجناس الأدبیة المجاورة کالقصة والروایة، فقد بادرت بالاندماج فی الفنون الجمیلة کالفن التشکیلی والمسرح والسینما، وممّا یلفت الانتباه هو أنّها استلهمت مادة المؤثرات البصریة والسمعیة من هذه الفنون، ویُقصد بها کلّ الأشیاء التی تظهر فی الخلفیة وکادر التصویر بالإضافة إلى الأصوات الممزوجة بالصورة السینمائیة ممّا تعبّر عن الحالة النفسیة التی یعیش فیها الشاعر. یُعدّ مهدی القریشی من أبرز الشعراء الذین قاموا بتوظیف الوحدات السمعبصریة السینمائیة بوعی فی أشعارهم وبالأخصّ فی دیوانه "تجاعید الماء" الذی أتحفه بالسرد السینمائی المتأثر من مضامین الحرب. هذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی- التحلیلی تسعى لتبیین عناصر الخلفیة السمعبصریة المتواجدة فی دیوان "تجاعید الماء" للشاعر مهدی القریشی. والنتائج التی توصّلنا لها فی هذا البحث هی أنّ الشاعر مهدی القریشی من خلال توظیفه للمؤثرات البصریة والسمعیة، قام بنقل فضاء القصیدة من نص مقروء إلى نص مرئی ومفلمن. وقد أکّد على توظیف الأضواء الخافتة، لیوحی لنا عن مشاعر وأحاسیس تترافق مع هذا الضوء، ویعبّر عن الأجواء السیئة التی تمرّ فی وطنه. ومن خلال توظیفه لأصوات الطبیعة تمکّن من إیجاد خلفیّة سمعیة تترافق مع الصورة البصریّة واللوحة الشعریة.
مینا غانمی اصل عربی؛ رسول بلاوی؛ ناصر زارع
چکیده
تُعدّ النسویّة الإیکولوجیّة (البیئیّة) منحى حدیث فی إطار الدراسات النقدیة ولا سیّما الدراسات المهتمّة بالأدبِ النسوی، وبالرغم من جِدّتها إلّا أنّها لم تحظ باهتمام النقّاد. ومع أنّه لم یمض الکثیر من دخولِ الإیکولوجیا فی حقل الأبحاث النسویّة إلّا أنّها استطاعت أنْ تُرسّخ أعمدتها من خلال التسمیة التی أطلقتها النسویّة علیها، تحت عنوان ...
بیشتر
تُعدّ النسویّة الإیکولوجیّة (البیئیّة) منحى حدیث فی إطار الدراسات النقدیة ولا سیّما الدراسات المهتمّة بالأدبِ النسوی، وبالرغم من جِدّتها إلّا أنّها لم تحظ باهتمام النقّاد. ومع أنّه لم یمض الکثیر من دخولِ الإیکولوجیا فی حقل الأبحاث النسویّة إلّا أنّها استطاعت أنْ تُرسّخ أعمدتها من خلال التسمیة التی أطلقتها النسویّة علیها، تحت عنوان «الإیکوفمینزم»؛ فجمعَ هذا المصطلح بین القضیةِ النسویّة والقضیة البیئیّة بدافع توحّد المرأة مع الطبیعة أمام المجتمع الأبویّ المهیمن علیهما. ومن هذا المنظار فإنّنا نلاحظ تضامنَ الأدباء مع هذا الاتّجاه عبر نتاجاتهم الأدبیة وبخاصة الشعریة ومن ضمنِهم نشیرُ إلى الشاعرة اللبنانیة ناریمان علّوش التی سنسلّط الضوء على أشعارها.الغرضُ من هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی وعبر دراسةِ النماذج الشعریة المتواجدة فی دواوین الشاعرة، هو التطرّق إلى فرعٍ حدیث النمو فی الأدب النسوی وتناول الفوارق والقواسم بین الطبیعة والمرأة والأهمّ من هذا إدانة الرجل المستغل لکلتیهما ومن ثم ردع الإهانة الحاصلة تجاه المرأة والطبیعة. وأمّا الهدف من ذلک فهو استخلاص الفکرة الرئیسة التی تسعى الشاعرة ناریمان علّوش لإیصالها عبر تخصیص شعرها بعناصر الطبیعة؛ کما أنّنا تناولنا فی هذا البحث محاورَ تُمثّل الإیکوفمینزم فی شعر ناریمان، والتی لنا موقف الشاعرة من الأرض والنباتات والطیور بصورِها الإیجابیة والسلبیة. وفی ختام البحث توصّلنا إلى نتائج نشیر إلى بعضٍ منها: بعد دراسة أشعار الشاعرة ناریمان علّوش، تراءى لنا بأنّ نصوصها الشعریة قد تمتّعت بصبغة حدیثة مثّلت الإیکوفمینزم. کان موقف الشاعرة من الأرض والتربة ملفتاً للانتباه وإن البؤرة الأساسیة التی حاولت الشاعرة تبریزها هی صورة الأرض والتربة وقد ألبستها روح سلبیة تدل علی کیان المرأة المهمّش.
رسول بلاوی
دوره 8، شماره 27 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 26-1
چکیده
تکنیکِ تکرار در شعر یکی از تکنیکهای بسیار مهم در مباحث سبکشناسی به شمار میرود که شاعران از دیرباز به اهمیت آن در آفرینش اثر هنری و میزان تأثیر آن بر خواننده آگاه هستند. بی تردید تکنیک تکرار با نویسنده متن ارتباط نزدیکی دارد؛ نویسنده از رهگذر این تکنیک تلاش میکند ایدهها و احساسات خود را برای خواننده مجسم کند. هر تکراری بر اساس ...
بیشتر
تکنیکِ تکرار در شعر یکی از تکنیکهای بسیار مهم در مباحث سبکشناسی به شمار میرود که شاعران از دیرباز به اهمیت آن در آفرینش اثر هنری و میزان تأثیر آن بر خواننده آگاه هستند. بی تردید تکنیک تکرار با نویسنده متن ارتباط نزدیکی دارد؛ نویسنده از رهگذر این تکنیک تلاش میکند ایدهها و احساسات خود را برای خواننده مجسم کند. هر تکراری بر اساس ماهیت متن، دلالتهای روانی و عاطفی متفاوتی را در بر میگیرد. تکرار یکی از تکنیکهای تأثیرگذار بر موسیقی داخلی متن میباشد. گاهی شاعران به نوعی تکرار موسیقائی با انگیزههای شاعرانه و برای افزایش ریتم و موسیقی متن میپردازند. این نوع تکرار جایگاه ویژهای در شعر هارون هاشم رشید شاعر فلسطینی معاصر داشته و دارای بار عاطفی، که در آن ریتم با بُعد روانی و احساسی هماهنگ میباشد.
در این مقاله بر اساس روش توصیفی – تحلیلی، به بررسی تکنیک تکرار در دیوان »گلی بر پیشانی قدس» اثر هارون هاشم خواهیم پرداخت. با خوانش این دیوان، انواع هندسی تکرار در آن مانند تکرار حرف، واژه و جمله آشکار میگردد، که هر یک از این انواع، ابعادی ویژه و جنبههای مؤثّری نمایان میکند. هدف از پژوهش، بررسی احساسات روانی و بارمعنایی پدید آمده از این نوع تکرار موسیقائی میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تکرار در این دفتر شعری از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و بر اهمیت عنصر تکرار شونده و میزان تاثیرگذاری آن بر احساسات خواننده دلالت میکند. تکرار موسیقائی در دیوان مذکور، احساسات درونی شاعر و دردهای وی، و همچنین ارتباط بین بُعد موسیقائی متن و بارمعنایی آن را منعکس میکند.
علی خضری؛ رسول بلاوی؛ زهره بهروزی
دوره 7، شماره 22 ، بهمن 1394، ، صفحه 43-23
چکیده
بن مایة آثار نجیب محفوظ، رمان نویس معروف مصری، طرح مسائل اجتماعی از جمله، مسائل مربوط به زندانیان سیاسی است؛ آثاری که دیدگاه انتقادی او را به نظام سیاسی و حکومت مصر نشان می دهد. رمان کوتاه «الشحاذ» (گدا) نمونهای از رمانهای نمادین وی دربارة روشنفکران جهان سوم است که در جوانی از انقلابیون تندرو و آرمان خواه بودهاند؛ اما ...
بیشتر
بن مایة آثار نجیب محفوظ، رمان نویس معروف مصری، طرح مسائل اجتماعی از جمله، مسائل مربوط به زندانیان سیاسی است؛ آثاری که دیدگاه انتقادی او را به نظام سیاسی و حکومت مصر نشان می دهد. رمان کوتاه «الشحاذ» (گدا) نمونهای از رمانهای نمادین وی دربارة روشنفکران جهان سوم است که در جوانی از انقلابیون تندرو و آرمان خواه بودهاند؛ اما در میانسالی ناامید شده و دچار عذاب وجدان و آشفتگی خاطر گشته اند. شخصیت اصلی رمان عمر الحمزاوی (وکیل معروف) نمادی از جوانان پرشور انقلابی است که خواهان حکومت سوسیالیستی و رسیدن به مدینة فاضله است؛ جوانی که اکنون به انحطاط اخلاقی کشیده شده و در پی یافتن مفهوم حقیقت زندگی و خداوند است. با توجه به اینکه یکی از مهمترین عناصر رمان شخصیت های آن است، میتوان شخصیت پردازی دقیق و جذاب را در رمان «الشحاذ» از ویژگیهای برجستة سبک داستان پردازی نجیب محفوظ دانست که با به کارگیری عنصر گفت وگو در رمان، بیشتر نمایان می گردد. در پژوهش حاضر، سعی شده است با توجّه به اهمیت شخصیت و نوع پردازش آن، شخصیتهای رمان «الشحاذ» با روشی توصیفی– تحلیلی بررسی شود. از نتایج تحقیق برمی آید که شخصیتها به دو شیوة مستقیم و غیرمستقیم بازنمایی شده-اند. در این مسیر، علاوه بر اینکه نویسنده مستقیم و صریح شخصیت ها را به مخاطب معرفی میکند، از روش غیرمستقیم به کمک عناصری مانند گفت وگو، بیان احساسات، افکار و روحیات بهره می گیرد که نقش گفت و گو در این باره برجسته تر می نماید.