نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
علی صیادانی؛ یزدان حیدرپور مرند
چکیده
ساختارهای گفتمان مدار با یک تعبیر کلی متشکل از عناصر و نشانههای معنایی است. این نشانههای معنایی با مجموعۀ تلفیقی از کنشهای رفتاری و وجوه تعاملی مفهوم خود را بازمییابند. چنین بستری مفهوم ترکیببندی چندوجهی را در جریانهای گفتمانی نشان میدهد که بهصورت ابتکاری توسط گونترکرس مطرح گردید. کرس واکاوی دقیق جریانهای گفتمانی ...
بیشتر
ساختارهای گفتمان مدار با یک تعبیر کلی متشکل از عناصر و نشانههای معنایی است. این نشانههای معنایی با مجموعۀ تلفیقی از کنشهای رفتاری و وجوه تعاملی مفهوم خود را بازمییابند. چنین بستری مفهوم ترکیببندی چندوجهی را در جریانهای گفتمانی نشان میدهد که بهصورت ابتکاری توسط گونترکرس مطرح گردید. کرس واکاوی دقیق جریانهای گفتمانی را منوط به بررسی ویژۀ سه عنصر فرانقشی (بازنمودی، تعاملی و ترکیبی) میداند. به باور او در فرانقش بازنمودی گفته پرداز عناصر روایی از الگوهای مادی، ذهنی و رفتاری را مدنظر قرار میدهد. وجوه تعاملی از قالبهای کارکردی سخن سویۀ دیگری از تحلیل جریان ارتباطی را نمایان میکند. نمود ترکیبی، حالت تلفیقی عناصر روایی را با وجوه تعاملی فراهم میکند. در پژوهش حاضر پژوهشگران با مدنظر قرار دادن رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد تلفیق تطبیقی عناصر فرانقشی در فضای گفتمانی میان عاملان کنش و متأثر از وجوه قدرت در ایدئولوژی آن عاملان در رمان حُجرة از أمل ناصر الفاران (2021) دارد. رمان حاضر به جهت شاکلۀ ارتباطی و فضای اجتماعی میان عاملان زبانی قابلیت تطبیق و بررسی بر اساس عناصر فرانقشی بازنمودی، تعاملی و ترکیبی کرس را دارد. با ارزیابی عناصر مزبور از محتوای گفتمانی رمان حُجرة چنین برداشت میشود که تعاملات فردی در چارچوب روایی گفتمان مطابق با فرایندهای رفتاری و احساسی در قالب گروههای کارکردی سخن نمایان میشود و ارائه اطلاعات نشانگر حاکمیت وجوه تعاملی از انواع مختلف (پرسشی، قضاوتی، پیشنهادی و ...) در مجموعۀ رفتارهای عاملان زبان است.
علی صیادانی؛ عبدالاحد غیبی؛ یزدان حیدرپور مرند
چکیده
یکی از مهم ترین مسائلی که در واکاوی آثار ادبی به چشم می خورد، بررسی جنبه هایی از زبان با چشم اندازهای اجتماعی و نشانه شناختی آن است. توجه به این مسأله حقیقت و معنای واقعی متن ادبی را آشکار می نماید. برای دریافت حقیقت و معنای متن باید لایه های ژرف تر را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از اصلی ترین جنبه های بررسی لایه های مزبور، آگاهی از بافت موقعیت ...
بیشتر
یکی از مهم ترین مسائلی که در واکاوی آثار ادبی به چشم می خورد، بررسی جنبه هایی از زبان با چشم اندازهای اجتماعی و نشانه شناختی آن است. توجه به این مسأله حقیقت و معنای واقعی متن ادبی را آشکار می نماید. برای دریافت حقیقت و معنای متن باید لایه های ژرف تر را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از اصلی ترین جنبه های بررسی لایه های مزبور، آگاهی از بافت موقعیت زبانی متن ادبی است. در این بافت موقعیت زبانی، بررسی روابط درونی متن اهمیت می یابد. با بررسی روابط مزبور تحلیل مؤلفه های معنایی عاطفی در ساختار متن می تواند حقیقت معنای موردنظر را آشکار نماید. بر این اساس این پژوهش در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی رمان «عَلی خُطی مَجهول» اثر الخنساء عباس الشهاب را از منظر بافت موقعیت درون زبانی فرث و تحلیل مؤلفههای عاطفی مورد بررسی قرار دهد. اهمیت گزینش رمان عَلی خُطی مجهول در فحوای آن نهفته است. در این واکاوی ویژگی های مزبور ضرورت پژوهش حاضر را بر اساس بافت درون زبانی فرث در راستای تحلیل مؤلفه های عاطفی ایجاب می نماید. در این رمان ارتباط میان عناصر ساخت زبانی در درون نظام زبانی از طریق روابط هم نشینی و جانشینی و ویژگی های عنصر عاطفی مورد تحلیل قرار می گیرند. با مرور تحلیل مؤلفه های عاطفی «عنصر عاطفه» در روابط متن زبانیِ رمان مزبور چنین بر می آید که نویسنده در تلاش بوده تا با استفاده از کمترین الفاظ، معنای کانونی و حقیقی را به مخاطب انتقال دهد.