نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
الهه ستاری؛ حسین شمس آبادی
چکیده
مفهوم «نیستی»، «فنا»، «هیچانگاری» از مفاهیم اصیل و بنیادین در عرفان و تصوف از گذشته بوده است و امروزه نیز در قالب مفاهیم و اشکال دیگر بروز یافته است. فنا و نیستی در عرفان عالیترین خصیصه یک انسان است که او را به درجات بزرگ و متعالی میرساند. در عرفان و فلسفه جدید این مقوله با وجود گسترش مباحث مادیگرایی و اومانیستی، همچنان با قوّت ...
بیشتر
مفهوم «نیستی»، «فنا»، «هیچانگاری» از مفاهیم اصیل و بنیادین در عرفان و تصوف از گذشته بوده است و امروزه نیز در قالب مفاهیم و اشکال دیگر بروز یافته است. فنا و نیستی در عرفان عالیترین خصیصه یک انسان است که او را به درجات بزرگ و متعالی میرساند. در عرفان و فلسفه جدید این مقوله با وجود گسترش مباحث مادیگرایی و اومانیستی، همچنان با قوّت در میان معنویتگرایان و نظریهپردازان عرفان و فلسفه مدرن کاربرد دارد. از جمله همین صاحبنظران مایستر اکهارت میباشد که در آثار مشهور خود همچون مکاشفات، مواعظ و غیره بر مقوله نیستی انسان توجه زیادی کرده است. او که یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای معنوی دوره معاصر است، در آراء و آثار خود بر مؤلفههایی چون ترک خودپسندی، فقر، انقطاع، وارستگی و غیره اشاره کرده است. این مقاله با توجه به اهمیت این بحث و چگونگی بازتاب بارقههایی از آن در متون شعری معاصر عربی، کوشیده است تا به تحلیل این مؤلفهها در شعر ودیع سعاده شاعر نوپرداز و برجسته لبنانی بپردازد. ودیع که از مشارب عرفانی، سورئالیستی و همچنین نهیلیستی و فلسفه دکارتی تغذیه میکند در شعر خود به مفهوم نیستی در سطح وسیعی بها داده است و این مقاله تلاش میکند، با تطبیق مؤلفههای نظریه اکهارت به رابطه شعر ودیع با مقوله نیستی اکهارت بپردازد. نتیجه تحقیق نشان میدهد که ودیع از نمودهای فنا همچون تواضع، نفی دانایی و ووارستگی بهره گرفته است و این نمودها را برای تجسم بهتر جهانبینی سورئالیستی، تبعید و پوچگرایی به کار برده است.
حجت اله فسنقری؛ مریم نصرالهی؛ حسین شمس آبادی؛ مصطفی مهدوی آرا
چکیده
چکیدههانری برگسون، فیلسوف شهودگرای فرانسوی، تقریبا تمام فلسفه خود را حول محور زمان واقعی متمرکز کرده و با مطرح نمودن زمانی مستمر و عمواره در جریان و خارج از محدودیتهای مکانی-زمانی با عنوان «duration» (دیرند)، که توان توجیه هستی سیال را دارد، کوشید تا حقیقت این مفهوم را تبیین کند. در ادبیات عربی، «آدونیس» بهعنوان یک شاعر ...
بیشتر
چکیدههانری برگسون، فیلسوف شهودگرای فرانسوی، تقریبا تمام فلسفه خود را حول محور زمان واقعی متمرکز کرده و با مطرح نمودن زمانی مستمر و عمواره در جریان و خارج از محدودیتهای مکانی-زمانی با عنوان «duration» (دیرند)، که توان توجیه هستی سیال را دارد، کوشید تا حقیقت این مفهوم را تبیین کند. در ادبیات عربی، «آدونیس» بهعنوان یک شاعر سوررئال که اتفاقا با فلسفه غرب به طور عام و فلسفه برگسون بهطور خاص آشنا بوده، تلاش کرده زمان را در مفهوم امتداد و پیوستگی مطرح کند و از آن برای بیان خیزش مستمر حیات استفاده نماید. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با هدف خوانشی برگسونی از دیوان «مفرد بصیغة الجمع» انجام شد؛ یافتههای پژوهش نشان داد تلاش آدونیس برای خارج کردن زمان از ابعاد عرفی و بیرونی آن به شدت تداعیکننده فلسفه زمان برگسون و مولفههای آن است: در رابطه با «اصالت حرکت»، آدونیس با محوریت قرار دادن وجود خود، سعی در شناخت حقایق جهان دارد و به مانند برگسون سیلانی را که در درون خود احساس میکند، به تمام پدیدهها تسرّی میدهد؛ در این قصیده، شاعر به آنچه در مراحل مختلف زندگیاش سپری کرده، نظر میکند و این مهم را به کمک قوای تخیّل خود که در تعبیر برگسون همان «خاطره ناب» است، محقق میکند و در نهایت، آدونیس همانند برگسون راه درک حقیقت و تجربه حرکت اصیل و خاطره ناب را «درک بدون واسطه» آنها و خروج از تعیُنات میداند.کلمات کلیدی: خوانش فلسفی، فلسفه زمان، دیرند، برگسون، آدونیس، مفرد بصیغة الجمع.
سحر دهقانی؛ حسین شمس آبادی؛ امید ایزانلو
چکیده
زن و نقش آن در ادبیات یکی از موضوعاتی است که بسیار مورد توجه نویسندگان است. از عرصههای حضور زن میتوان به ادبیات داستانی کودک اشاره نمود. بررسی طرحوارههای زن در ادبیات کودک، از آن حیث که کودکان با خواندن داستان با جامعه و نقشها و طرحوارههای اجتماعی و واقعیتهای اطرافشان آشنا شده و با شخصیتهای داستان هم ذات پنداری کرده، ...
بیشتر
زن و نقش آن در ادبیات یکی از موضوعاتی است که بسیار مورد توجه نویسندگان است. از عرصههای حضور زن میتوان به ادبیات داستانی کودک اشاره نمود. بررسی طرحوارههای زن در ادبیات کودک، از آن حیث که کودکان با خواندن داستان با جامعه و نقشها و طرحوارههای اجتماعی و واقعیتهای اطرافشان آشنا شده و با شخصیتهای داستان هم ذات پنداری کرده، اهمیت وافری دارد. داستان «أمیرة القصر الذَهَبی» اثر محمد عطیة الإبراشی، بهعنوان نمونهای از ادبیات داستانی کودک، با هدف بررسی طرحوارههای زن مورد بررسی قرار گرفت. لذا بررسی توصیفی- تحلیلی این داستان نشان میدهد که زنان در متن حضور کمرنگی داشته و مردانه نویسی به وضوح در متن دیده میشود و داستان حول شخصیتهای مرد میچرخد. شخصیتهای زن در داستان با طرحوارههایی منفی به تصویر کشیده شدهاند؛ که میتوان به طرحوارههایی چون زیبایی و دلربایی زن، شیء انگاری و به حاشیه راندن زن، نادیده انگاری و نگاه افراطی زن به طلا اشاره کرد. محمد عطیة الإبراشی با بیان عقاید قدیم و مردسالارانه در قالب طرحوارههای منفی، عمداً یا سهواً طرحوارههای ذهنی خود را بهگونهای غیرمستقیم به مخاطبان خود میآموزد و ازآنجاییکه این طرحوارهها، غالباً منفی بوده، تأثیری سوء بر فکر و اندیشه کودک داشته که غیرقابلجبران خواهد بود.
حسین شمس آبادی؛ الهه ستّاری
چکیده
مسأله محیط زیست، علاوه بر آنکه یکی از مهمترین مسائل و قضایای محافل اجتماعی و سیاسی جهان امروز تبدیل شده، به یکی از اصلیترین مسائل در محافل ادبی نیز راه پیدا کرد. شاعران و ادیبان در دوره معاصر بیتوجّه به این مقوله نبوده و هر کدام از زاویه و نگاه خاص خود بدان نگریسته و دیدگاه و دغدغههای خود را در ارتباط با محیط زیست بیان کردهاند. ...
بیشتر
مسأله محیط زیست، علاوه بر آنکه یکی از مهمترین مسائل و قضایای محافل اجتماعی و سیاسی جهان امروز تبدیل شده، به یکی از اصلیترین مسائل در محافل ادبی نیز راه پیدا کرد. شاعران و ادیبان در دوره معاصر بیتوجّه به این مقوله نبوده و هر کدام از زاویه و نگاه خاص خود بدان نگریسته و دیدگاه و دغدغههای خود را در ارتباط با محیط زیست بیان کردهاند. در شعر معاصر عربی، ودیع سعاده، شاعر حال حاضر لبنانی، از جمله شاعرانی است که شعر و ادبیات او در پیوند تنگاتنگ با محیط زیست قرار دارد. وی چه در خیالات شعری و چه در واحدهای اندیشگانی ادبی از طبیعت و عناصر اصلی آن بهره گرفته است. این مقاله با رویکرد میان رشتهای، با توجّه به اهمیتی که محیط زیست در زندگی امروزی بشر دارد، به چگونگی تجلّی و بازتاب آن در یکی از دفترهای اخیر شعری ودیع سعادة میپردازد. نتیجه نشان میدهد ودیع که شاعری است همگام با تحولات و دغدغههای بشری و انسانی عصر، به طبیعت توجّه زیادی نموده و در شعر او طبیعت با عناصر اصلی خود، و در ارتباط با تخیلات و اندیشههای شاعر شکل گرفته است، همچنان که میان طبیعت و انسان در شعر او ارتباطی محکم و اساسی برقرار است. شایان ذکر است که روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی ـ موردی/تحلیلی است.
محمّد جهان بین؛ حسین شمس آبادی؛ مهدی خرّمی سرحوضکی
دوره 7، شماره 22 ، بهمن 1394، ، صفحه 21-1
چکیده
شرح شواهد مطوّل از میرزا کمال الدین محمّد فسایی فدشکویی معروف به شرح کبیر یکی از نُه شرح شواهد از شواهد شعری کتاب مطوّل است که در سال 1096ق میرزا کمال الدین بر اساس درخواست شاگردان خود، از روی تقریرات خود در کلاس درس نوشته است؛ اما اینکه این شرح در میان شروح شواهد بلاغی چه جایگاهی دارد و میزان اصالت علمی آن چگونه است، نیاز به بررسی دارد. ...
بیشتر
شرح شواهد مطوّل از میرزا کمال الدین محمّد فسایی فدشکویی معروف به شرح کبیر یکی از نُه شرح شواهد از شواهد شعری کتاب مطوّل است که در سال 1096ق میرزا کمال الدین بر اساس درخواست شاگردان خود، از روی تقریرات خود در کلاس درس نوشته است؛ اما اینکه این شرح در میان شروح شواهد بلاغی چه جایگاهی دارد و میزان اصالت علمی آن چگونه است، نیاز به بررسی دارد. این مقاله با رویکرد سندکاوی و ابزار کتابخانهای، ضمن معرّفی شخصیت و آثار این عالم برجسته و ناشناس ایرانی در حوزة ادبیات عربی، با توجه به مشاهدات عینی نویسندگان به هنگام تحقیق، سبک نویسنده را بررسی کرده است؛ بگونهای که جنبه های ظاهری، مفهومی و استنادی شرح میرزا کمال الدین با شروح برخی از شارحان نام آور به اختصار مقایسه شده، همچنین با بیان معایب و محاسن این اثر گرانسنگ، میزان پایبندی میرزا کمال الدین به اصول شرح شواهد نویسی بررسی شد. بررسیها نشان میدهد که ایشان به این شروح نظر داشته است و از روش و دانش گذشتگان با رعایت اصل امانت داری بهرهها برده است و کتاب خود را – که جامع شروح شواهد کتب بلاغی است- در نهایت اصالت علمی عرضه کرده است.