پژوهشهای زبانشناسی کاربردی در حوزه زبان عربی
فرشته شاهین؛ سید مهدی مسبوق؛ مرتضی قائمی
چکیده
نظریة نحو کارکردگرای احمد المتوکل در قرن بیستم، متأثر از رویکرد زبانشناسی نقشگرا است. این نظریه، واحد تحلیل دستوری متن را پارهگفتار میداند که بیان کنندة مقاصد گفتمانی گویشوران است. نحو کارکردگرا، سازههای کلامی را در سه سطح معناشناختی، نحوشناختی و کاربردشناختی مورد بررسی قرار میدهد. سطح کاربردشناختی مهمترین بعد این نظریه ...
بیشتر
نظریة نحو کارکردگرای احمد المتوکل در قرن بیستم، متأثر از رویکرد زبانشناسی نقشگرا است. این نظریه، واحد تحلیل دستوری متن را پارهگفتار میداند که بیان کنندة مقاصد گفتمانی گویشوران است. نحو کارکردگرا، سازههای کلامی را در سه سطح معناشناختی، نحوشناختی و کاربردشناختی مورد بررسی قرار میدهد. سطح کاربردشناختی مهمترین بعد این نظریه است؛ چرا که در تولید معنا و ساخت گفتمان کارکرد اساسی دارد. پژوهش حاضر که با روش توصیفیتحلیلی سامان یافته، کوشیده ضمن معرفی ابعاد و مؤلفههای نحو کارکردگرا، کاربست آن در متون دینی را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و برای نیل به این هدف، نامه سی و یکم نهجالبلاغه را به عنوان پیکره پژوهش انتخاب نموده است. برآیند پژوهش نشان داد، کانون مهمترین نقش را ایفا میکند. انباشت کانون، بیانگر وجه معرفتی نامه و تلاش گفتهساز برای ساخت هویت دینی است. همچنین کانون در تثبیت معنا، ترسیم قلمرو گفتمان و ایجاد بست گفتمانی نقش اساسی دارد. منادی کاربردشناختی، در این نامه افزون بر کارکرد منظورشناختی، در انسجام بخشی ساختاری و یکپارچهسازی گفتمانی هم نقشآفرین است. دامنه توضیحی نیز متناسب با اهداف منظورشناختی در کلام امام (ع) کاربرد دارد. همچنین با توجه به انبوه ساخت کانونی نامه، در آن اثری از مبتدای گفتمانی دیده نمیشود.
نقد و تحلیل روشمند متون ادب در زبان عربی رویکرد جدید نقدی
مریم محمدی؛ مرتضی قائمی
چکیده
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت ...
بیشتر
صدای دستوری به عنوانِ یک موقعیّت ویژة دستوری، به بازنمودِ دلالتِ ساختهای نحوی میپردازد. متن نهجالبلاغه به عنوان متنی جامع خواننده را به جستجوی معنا ، کنجکاو میکند. نویسندگان، صدای دستوری را که ارتباط ساختهای نحوی جملات با یکدیگر را آشکار میکند، برای تحقیق در این نامة مهّم انتخاب نمودند و چون تناوب تغییر معنا را در دو ساخت نحوی به ظاهر یکسان ایجاد میکند، در عنوان جای گرفت. آنچه به کمک روش توصیفی- تحلیلی و به واسطة منابع اینترنتی موثق و نیز مراجعه به کتابخانه، حاصل آمد، به این قرار است: تناوبِ فعّال/ میانی معرّفی در مطابقت بر افعال نامة پنجاه و سوّم نهجالبلاغه، بیشترین بسامد را داشت. تناوب نشاندار در دستة صداهای فعّال/ میانی، نیز دارای بیشترین فراوانی است. تناوب منظّم از نظر کلایمن در 10 فعل به ایجاد معنا میپردازد. تناوب مکانی، مفعول غیرمستقیم را به صحنة فعلی نزدیکتر و در نتیجه کنشپذیرتر کرده است. کلیدواژهها: معنا و نحو، صدای دستوری، کلایمن، تناوب، نهجالبلاغه، نامة پنجاه و سوّم.